سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یا صاحب الزمان ما را در غم خود شریک بدانید....

نیمه شب تابوت را برداشتند
بار غم بر شانه‌ها بگذاشتند

هفت تن، دنبال یک پیکر، روان
وز پی‌ آن هفت تن، هفت آسمان

این طرف، خیل رُسُل دنبال او
آن طرف احمد به استقبال او

ظاهراً تشییع یک پیکر ولی
باطناً تشییع زهرا و علی

امشب ای مَه، مهر ورزو، خوش بتاب
تا ببیند پیش پایش آفتاب

دو عزیز فاطمه همراه‌شان
مشعل سوزان‌شان از آه‌شان

ابرها گریند بر حال علی
می‌رود در خاک آمال علی

چشم، نور از دست داده، پا، رمق
اشک، بر مهتاب رویش، چون شفق

دل، همه فریاد و لب، خاموش داشت
مُرده‌ای تابوت، روی دوش داشت

آه، سرد و بغض، پنهان در گلوی
بود با آن عدّه، گرم گفت و گوی


آه آه ای همرهان، آهسته‌تر
می‌برید اسرار را، سر بسته‌تر

این تنِ آزرده باشد جان من
جان فدایش، او شده قربان من

همرهان، این لیله‌ی قدر من است
من هلال از داغ و این بدر من است

اشک من زین گل، شده گلفام‌تر
هستی‌ام را می‌برید، آرام‌تر

وسعت اشکم به چشم ابر نیست
چاره‌ای غیر از نماز صبر نیست

چشم من از چرخ، پُر کوکب‌ترست
بعد از امشب روزم از شب، شب‌ترست

زین گل من باغ رضوان نفحه داشت
مصحف من بود و هجده صفحه داشت

مرهمی خرج دل چاکم کنید
همرهان، همراه او خاکم کنید

علی انسانی

وبلاگ از خاک تا افلاک


دلنوشته
چهارشنبه 90/2/14 | رحیمی


این روزها در این شهر اتفاق بزرگی در حال رخ داد است.

سومین حرم اهل بیت در زیباترین روزهای بهاری خود میزبان برگزاری محفلیست که سالها به دنبالش در کوچه پس کوچه های شهر می گشتم....

اجلاسیه بزرگ سرداران شهید

حالا پیداش کردم ولی...

تنها چیزی که خیلی نمود دارد فقط بنرهای زیبایی از شهداست که روی دل شهر حک شده مدام در این فکرم که کجا میتوانم خروجی این آرزوی بزرگ را پیدا کنم..

چرا همه در تکاپو نیستند

چرا همه چیز عادیست؟؟

چرا بعضی حداقل عکس های نصب شده به این بزرگی را رودرروی خود نمی بینند اصلا بگذارید به شما هم بگویم تنها چیزی که تا به حال دستگیرم شده این است که برخورد آدمها با این تصاویری که حکاکی شده در قلب شیراز ؛ را می توانم به چند دسته تقسیم کنم

عده ای اصلا نمی بینند گویی حجاب چشمان آنها حتی برای لحظه ای هم در این دنیا کنار نمی رود عده ی دیگری می بینند و بی تفاوت مردمک چشمانشان ؛که در جستجوی یک مهربانی مطلق به عکس ها خیره میشوند را به جای دیگری هدایت می کنند.

عده ی دیگری می بینند، بی تفاوت نیستند آنها معتقدند بودجه مملکت صرف چه چیز بی ارزشی شده است و دم از اصراف و فقر و نداری هم وطنانشان میزنند و بی پروا گله می کنند از .....  دلم می خواهد جوابش را اینگونه بدهم که:

چرا خرج چند صدهزار تومانی شما جهت خرید مواد آرایشی به مدت کمتر از یک هفته اسراف نیست.

چرا انواع و اقسام مدل های متفاوت از وسایل نقلیه گرفته تا تار مو که شما به دنبالش می گردید اسراف نیست.

چرا زیاده روی شما در گفته ها و شنیده هایتان اسراف نیست.

چرا مجالس و محافل شما در تالارها و باغ ها با خرج های چند صدمیلیونی  اصراف نیست.

چرا رقص و پایکوبی شما در مجالس مختلط اسراف نیست.

چرا برج ها و وخانه های ویلایی که شما در آن سکنی گزیده اید، اسراف نیست.

چرا پارتی بازی های شما و رشوه و اختلاس هایتان اسراف نیست.

و چرا چرا چرا؟؟؟

و گیرم که جواب یک نفر را دادم و من آیا قادرم جواب خیل زیادتری که کم هم نیستند را بدهم؟؟؟

 و من خودم را و امثال خودم را در این راه مقصر می دانم.  منی که دم از خادم الشهدایی می زنم، منی که قصدم جهانی کردن معرفت شهادت هست. چگونه نتوانستم حداقل در کشور خودم کاری کنم.

منی که برای شهدا اجلاسیه، یادواره، نمایشگاه یا نه یک کتاب، مقاله یا کمتر، یک جمله می نویسم؛ چرا مخاطب عام را جذب نکرده ام؟؟ چرا مخاطب من تنها و تنها همان گروه محدودی هستند که کم و بیش شهدا را می شناسند و حرفهای من برایشان تکراری جلوه می کند .مخاطبان اصلی من کجا هستند؟ چرا حال و حوصله ندارند حرف های مرا بشنوند و چرا وقتی برایشان از شهدا میگویم از من فاصله می گیرند و چه کوتاهی بزرگی کردم من ...

شهدا شرمنده ام 

اجلاسیه از 6 اردیبهشت برگزار می شود برای حضور حتما باید کارت دعوت داشته باشی خیلی ها را می بینم که تا دم در می آیند و چون خود را دعوت نشده شهدا می دانند باز می گردند. اغلب کسانی که در سالن نشستند.یادگاران جنگ،سرداران، بسیجیان، خانواده شهدا و شهید دوستانند. پس بقیه جوانها کجا هستند؟ چرا من به دنبالشان نگشتم و مدتها روی افکارشان به هر شیوه ای تاثیر نگذاشتم و امروز دعوت نامه در اختیارشان قرار نمی دهم و آنها را نه در صندلی های آخر سالن که در ردیف اول برنامه نمی نشانم تا آنها هم با شهدا آشنا شوند.آنها اگر به گفته رهبرم آینده سازان این مرزو بومند که به حقیقت هستند پس چرا شهید را تنها مرده ای می دانند که قابل این اندازه ستایش نیست و راحت این افکارشان را به زبان می آورندو چرا فرهنگ شهادت را به سخره می گیرند یعنی آینده مملکت قرار است با این افکار ساخته شود؟؟

و من جواب تمام این چرا ها را خوب می دانم من مقصرم و امثال من که دم از عاشق الشهدایی می زنیم. ما تنها به فکر برگزاری برنامه هایمان بودیم غافل از اینکه ما به فکر  خروجی آن و تاثیری که قرار است بر فکر و قلب جوانمان گذارد نبودیم.

شهدا شرمنده ایم....

شهدا شرمنده ایم....





. مبارکِ صهیونیست‌هابیش از سه سال از محاصره مردم مظلوم اما مجاهد غزه قهرمان توسط دولت سفاک اسرائیل و دولت سازشکار حسنی مبارک می‌گذرد. تمامی تلاش‌های دلسوزان مسلمان و حتی شخصیت‌ها و سازمان‌های حامی حقوق بشر برای شکستن این حصر ظالمانه ناکام ماند. در این ماجرا که تکلیف اسرائیل روشن بود، اما آنچه بیش از همه قلب مسلمانان را جریحه‌دار می‌کرد، همکاری کامل و مطلق دولت سازشکار مبارک با برنامه‌های اسرائیل و آمریکا بود. همکاری‌ای که بدون آن تحمیل جنگ ظالمانه 22 روزه و قتل‌عام زنان و کودکان بی‌گناه فلسطینی میسر نمی‌شد. جلوگیری از ورود غذا و دارو، جلوگیری از ورود پزشکان و امدادگران داوطلب مسلمان و غیر مسلمان و حتی جلوگیری از خروج مردم بی‌گناه و بیماران مجروحان از غزه و اعزام آن‌ها به کشورهای دیگر جهت مداوا، اقداماتی بود که تنها از دولتی درست به همان اندازه رژیم صهیونیستی سفاک و دور از انسانیت، ولی در عین حال بزدل و تابع محض اسرائیل و آمریکا می‌توانست سر بزند. دولت مبارک مصداق کامل «اذلة علی‌الکافرین و اعزة علی‌المسلمین» بود.

ادامه مطلب...

ولایت
سه شنبه 90/2/13 | رحیمی

بزرگترین مدافع ولایت

دفاع جانانه حضرت زهرا(س) از حضرت علی(ع)


خوب از عمار گفتیم از مظلوم مقتدر خواست دفاع بکنه ، از یک شخصیت بزگوار دیگه هم باید بگیم. اون شخصیت کسی جز فاطمه ی زهرا علیها السلام نیست. اون نوع دفاع کردن از مظلوم هم خیلی عجیبه. اگه مقتدر بودی از مظلوم دفاع نکن ، خصوصا اگر اقتدارت در جامعه پذیرفته است و دفاع ات از مظلوم موجب می شه اقتدارت از بین بره. حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها مقتدر بود. اقتدارش اقتدار وجاهتی بود . عزت اش ، شخصیت اش در اون موقعیت خیلی خطیر بود خیلی. بانوی تک عالم اسلام بود.

همین الان هم وهابیت حکم قتل مسلمونها رو گاهی از اوقات می دهند ، تو نامه ی حکم قتلشون نوشتند که: "شکی به محبت حضرت زهرا نیست" همین الان هنوز هم اینجوریه. فاطمه ی مرضیه سلام الله علیها اقتدارش از این حیث ، نه اقتدار اجتماعی- حاکمیتی داشته باشند ، فوق العاده بالاست. یکمی حضرت زهرا این موقعیت رو حفظ می کرد ، اصلا ملکه ی عالم اسلام برای همیشه دارای یک محبوبیت و یک موقعیت خاص قرار می گرفت. اما اومد تمام عظمت و اقتدار خودش رو، اقتدار به این معنا رو اومد صرف علی ابن ابی طالب علیه السلام کرد.
ادامه مطلب...

بانو
سه شنبه 90/2/13 | رحیمی

کلماتى از نور

در یکى از روزها، صبحگاهان امام على علیه السلام فرمود: فاطمه جان آیا غذایى دارى تا از گرسنگى بیرون آیم؟ پاسخ دادند: نه، به خدایى که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذاى کافى نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام علیه السلام با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادى تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ حضرت زهرا علیها السلام فرمودند: اى اباالحسن، من از پروردگام خود حیا میکنم که چیزى را که تو بر آن توان و قدرت ندارى، درخواست نمایم.

(بحار الانوار، ج 59، ص 43)

کسی که عبادتهاى خالصانه خود را به سوى خدا فرستد، پروردگار بزرگ بهترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد.

(بحار الانوار، ج 70، ص 249)

پاداش خوشرویى در برابر مؤمن بهشت است و خوشرویى با دشمن ستیزه جو، انسان را از عذاب آتش باز مىدارد.

(بحار الانوار، ج 75، ص 401)
ادامه مطلب...

<      1   2   3   4   5   >>   >

تمامی حقوق مادی و معنوی " یاد یاران " برای " رحیمی " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم