نگاه امام به جوانان فرصتمحور بود
با اندک گذری در تاریخ این مرز و بوم می توان به وضوح شاهد رویدادهای عظیم و بی نظیری بود. روزنگاری از فراز و نشیب های بسیار، از سرگذشت افراد و حکومت هایی که ما را به گذشته برمی گرداند، اما در میان این حوادث و رویدادهای مختلف به واقع می توان نهضت عاشورایی امام امت و فرو ریختن کاخ استبداد را از مهمترین وقایع تأثیرگذار این کشور نام برد. امروز بیش از 30 سال از آن حماسه تاریخ ساز می گذرد و این انقلاب شاهد حضور سه نسل از جوانان با ایمان و پرشور بوده است. نسل اول که انقلاب را با تمام مشکلات و شیرینی به رهبری امام راحل(ره) به پیروزی رساند.
آیا نسل سوم به انقلاب اسلامی پایبند است؟
مخالفان انقلاب اسلامی ایران اصرار دارند ابتدا به خود و سپس به دیگران این پندار را بباورانند که نسل امروز و تازه ایران با فرهنگ و فضایی که امروز در کشور حاکم است فاصله داشته و آن را بر نمی تابند و انقلاب ایران روزبه روز و نسل به نسل رو به افول است. آنها برای اینکه این سخن را وجیه جلوه دهند، به برخی تغییر در سلایق و ظواهر جوانان ایرانی استناد می کنند تا هم دل خود را آرام و نیز دیگران را با خود همراه کنند.
چنین ادعایی گر چه از لحاظ مقدمات به ظاهر حرف درستی می نماید اما از حیث نتیجه قابل تطبیق با غالب جوانان ایران نیست. گرچه جوان امروز لباس و کلام و برخی از رفتارهایش برای برخی انقلابی های قدیم نامأنوس است، اما انقلابی بودن را با لباس و کلام و ظاهر افراد محک نمی زنند و این دقیقاً همان اشتباهی است که برخی دچار آن هستند و گواه این سخن که معیار تفکر و روحیه انقلابی ظاهر نیست، جوانان ترکیه، ونزوئلا، فلسطین، لبنان و... هستند.
بصیرت در کلام حضرت علی
ابتدا لازم است مقصود از بصیرت روشن گردد و آنگاه به اصل بحث پرداخته شود.
بصیرت در لغت به معنای: عبرت، ثبات در دین، حجت و استبصار در چیزی، علم و خبره، زیرکی و گواه، و همچنین به معنای عقیدهی قلب و یقین میباشد.([1])
بصیر بر دو وجه قابل استعمال است: 1. مدرک شیءٍ مُبصَر 2. عالم([2])
ابن اعرابی میگوید: ابصرالرجل: یعنی زمانیکه از کفر به سوی بصیرت ایمان خارج شد در اینجا بصیرت را به ایمان نسبت میدهند.([3])
بصیرت در اصطلاح، روشنایی و نور خاصی است که در نتیجهی استضائه از چراغ وحی و امامت در عمق جان انسان پدید میآید و چراغ وحی و امام مقدمهی چراغ بصیرت در عمق وجود انسانند.
اشخاص فاقد بصیرت، فاقد حیات انسانی هستند؛ چون اندیشهی آنان در تاریکی است و حقیقت را نمیبینند و به همین دلیل راه رشد و سعادت را هم نمیشناسند.([4])
چرا انقلاب اسلامی؟؟
منشأ انقلاب ها و اعتراض ها در همه دنیا نارضایتی یک گروه قلیل و یا کثیر از وضع موجود است، اما علت و یا علل نارضایتی می تواند متفاوت باشد، همانگونه که روش اعتراض ها و برنامه ریزی برای مقابله با حکومت وقت متفاوت است. انقلاب ها و اعتراض ها با وجه مشترک شان یعنی عنصر نارضایتی تحلیل و بررسی نمی شوند و در این باره بیشتر علل نارضایتی و محور و یا محورهای تحریک و تهییج و رویکرد انقلابیون و معترضان مورد توجه قرار می گیرد.
با لحاظ کردن ایدئولوژیک و غیرایدئولوژیک بودن انقلابها روش بررسی و تحلیل انقلاب ها منطقی تر و روشمندتر و واقعی تر می شود و میزان خطا کاهش می یابد و از تئوری پردازی واحد برای مقوله ای به نام انقلاب و در مقیاس کوچکتر اعتراض اعراض می شود. بی توجهی به این مهم نظریه پردازان انقلاب را دچار خطاهای فاحش کرد.
نوشتار حاضر درصدد است به موضوعی بپردازد که نظریه پردازان انقلاب با تأخیر متوجه آن شدند و پس از این توجه توانستند تا حدودی عیوب کار خود را اصلاح کنند. موضوع مورد بحث این است: «چرا در ایران انقلاب اسلامی رخ داد.» برای پاسخ به این سوال مهم به پنج محور اساسی به نحو اختصار پرداخته می شود که می تواند دستمایه نظریه پردازی پیرامون انقلاب اسلامی ایران به شکل اخص قرار گیرد. این پنج محور عبارتند از :
1- سابقه طولانی اسلام در ایران
2- مسلمان بودن مردم ایران
3- اعتراضات اسلامی تاریخ معاصر ایران
4- اسلام زدایی حکومت پهلوی
5- رهبری حکیمانه و شجاعانه یک عالم مسلمان.
ادامه مطلب...
مژده رسیدن ماه ربیع الاول
این روزها که سپری می شود، حال و هوای دلم جور دیگری است. امسال هم محرم و صفر تمام شد و ربیع با مژده فرارسیدن بهار، تلنگری است که آیا دلت نیز بهاری شده است؟! ...
«این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»
این کلام پیر و مراد این انقلاب امام خمینی(ره) است که شاید بارها آن را شنیده باشیم. اما تا بحال به معنای واقعی این سخن اندیشیده اید؟! محرم و صفر دو ماه متوالی است که در آنها به عزاداری برای آل الله می پردازیم و در عزای ایشان به سوگ می نشینیم.
دو ماه که با آغاز آن داغدار مصیبت های کربلا می شویم و با پایان آن از فراق پیامبر و رحمت امّت ناله می زنیم که بار پروردگارا إنّا نشکوا إلیک فقد نبیّنا. این دل شکستن ها و این اشک ها و ناله ها گرچه دل را غمین می کند امّا آن را جلا نیز می دهد که سنگ تا سوزش آتش نبیند گوهر نمی گردد. ذکر و یادآوری مصائب اهل بیت در این ایّام بهترین وسیله ای است که مسلمانی خود را محکی بزنیم و دوباره آن را بیدار و زنده کنیم تا یادمان نرود در کجای تاریخ ایستاده ایم و چه وظایفی بر دوش داریم.
محرم و صفر ایّامی است که چراغ دلمان را برای یکسال در پیش رو روشن کنیم تا مبادا در تاریکی های غفلت و گمراهی گم شویم. مبادا یادمان برود که در کربلا چه گذشت که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» شعار همیشه اعصار است و کوفیان در طول تاریخ کم نبوده و نیستند(1) و مبادا یادمان برود که فلسفه اربعین چه بود که پاسداشت آن نشانه ایمان شمرده شده(2) و مبادا یادمان برود که امام حسن(علیه السلام) چرا صلح کرد تا معاویه های روزگارمان را بشناسیم و اسیر مکر و تزویر شیطان های درونمان نشویم.