نمادهای المپیک در خدمت ترویج فراماسونری
به گزارش مشرق،ونلاک و مندویل، نام عروسکهای بازیهای المپیک 2012 لندن هستند، اما چرا آنها یک چشم دارند و آیا نمیتوان گمانهزنی کرد که در پس طراحی این عروسکها، اندیشهای نهان شده است؟
عروسک های مزبور تنها با داشتن یک چشم، ناخودآگاه توجه ما را معطوف به علامت تک چشم فراماسونری می کنند. تک چشم یکی از نمادهای اصلی فراماسونری است و استفاده صریح از این نماد به عنوان یکی از نمادهای المپیک 2012 با توجه به اینکه لوگوی این دوره از بازی ها هم در ارتباط با فراماسونری بوده است پس میتواند در بردارنده ی این پیام باشد که می بایست منتظر اتفاقات جدیدی از این دست در برنامه های افتتاحیه و اختتامیه مسابقات باشیم و برگزاری بازی های المپیک در کشور انگستان وشهر لندن (مرکز و مهد فراماسونری در جهان) و آن هم در سال 2012، سالی که صیونیست ها نگاه ویژه ای به آن دارند، خود نیز بسیار قابل تامل است.
ادامه مطلب...
برگزاری کنفرانس منجی گرائی (مهدویت) از دیدگاه ادیان و مکاتب مختلف در شهر منچستر انگلستان
کنفرانس منجی گرایی از دیدگاه ادیان ومکاتب مختلف با مشارکت صدها نفر از مسلمانان ، مسیحیان ، یهودیان وبوداییان از شهرهای مختلف انگلیس در روز یکشنبه 15 ژون 2008 با ابتکار مرکز اسلامی منچستر در سالن آل والیس بنکوتینگ شهر منچستر برگزار گردید.
در این کنفرانس یک روزه اندیشمندان وسخنوران مسلمان ، مسیحی ویهودی وهمچنین از مکتب بودایی به بیان دیدگاههای خود در خصوص فلسفه انتظار و اعتقاد به منجی بشریت و مسئله مصلح موعود پرداختند و راههای گسترش فرهنگ منجی گرائی درسطح جهان را مورد بحث قرار دادند.
زینب کبری سلام الله علیها
ولادت
ثمره ازدواج مبارک علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام پنج فرزند به نام های حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن است.
بنابر آنچه که از امام صادق علیه السلام رسیده است «محسن» که آخرین فرزند زهرا بود، بر اثر تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن حضرت، در شکم مادر جان داد و به دنبال این حادثه دردناک و صدماتی که بر جسم فاطمه علیها السلام وارد آمد، آن حضرت بیماری شدید پیدا کرد و به شهادت رسید.
زینب، سومین فرزند مهد ولایت است که به احتمال قوی در سال ششم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.
زینت پدر
فصل دهم: تماشاگه راز
راوی
حسین دیگر هیچ نداشت که فدا کند، جز جان که میان او و ادای امانت ازلی فاصله بود... و اینجا سدره المنتهی است. نه... که او سدره المنتهی را آنگاه پشت سرنهاده بود که از مکه پای در طریق کربلا نهاد... و جبرائیل تنها تا سدره المنتهی همسفر معراج انسان است .
فصل نهم: سیاره رنج
راوی
روز بالا آمده بود که جنگ آغاز شد و ملائک به تماشاگه ساحتِ مردانگی و وفای بنی آدم آمدند. مردانگی و وفا را کجا می توان آزمود، جز در میدان جنگ، آنجا که راه همچون صراط از بطن هاویه آتش می گذرد؟ ... دیندار آن است که درکشاکش بلا دیندار بماند، وگر نه، درهنگام راحت و فراغت و صلح و سلم ، چه بسیارند اهل دین، آنجا که شرط دینداری جز نمازی غراب وار و روزی چند تشنگی و گرسنگی و طوافی چند برگرد خانه ای سنگی نباشد.