اینها بعد از آنکه عوامل خود را در این کشورها از دست دادند، دو تا ترفند را در پیش گرفتند: یکى فرصتطلبى، یکى شبیهسازى. فرصتطلبىشان این بود که خواستند این انقلابها را مصادره کنند؛ یعنى سر مردم را کلاه بگذارند، با آنها اظهار همراهى کنند، افراد طرفدار خودشان را سر کار بیاورند. آنها در این کار شکست خوردند. دوم، شبیهسازى بود. شبیهسازى یعنى شبیه آنچه را که در مصر و در تونس و در لیبى و در بعضى از کشورهاى دیگر اتفاق افتاده است، مثلاً بتوانند در ایران - ایرانِ مردمسالارى دینى، ایرانِ ملت - پیاده کنند! عواملشان در داخل کشور، مردمان ضعیف، فرومایه، حقیقتاً دستخوش هوىهاى نفسانى، سعى کردند شاید بتوانند این کار را بکنند. خواستند در اینجا حرکتِ شکستخورده، حرکت کاریکاتورىِ مضحک به وجود بیاورند؛ اما خب، ملت ایران توى دهنشان زد. ...(1) منافق واقعى آمریکاست. نفاق واقعى، عملى است که اینها دارند انجام میدهند؛ ادعاى دفاع از ملتها. در مورد مصر نفاق به خرج میدهند، میگویند ما طرفدار ملتیم؛ دروغ میگویند. اینها با دشمن ملت تا لحظهى آخر همکارى کردند. در مورد تونس عین همین حرف را میزنند، میگویند طرفدار ملتیم. حالا بد نیست ملت عزیز ما بدانند که رئیسجمهور آمریکا به ملت ایران پیغام داده که ما طرفدار شما هستیم! ادعا میکنند که ما با دیکتاتورى مخالفیم، با حقوق ملتها موافقیم؛ دروغ میگویند. اینها نه فقط به ملتهاى دیگر رحم نمیکنند، بلکه به ملت خودشان هم رحم نمیکنند. همین رئیس جمهور کنونى آمریکا هزارها میلیارد دلار را در وضعیت اقتصادى بسیار بد رکود آمریکا از کیسهى ملت آمریکا صرف کرد براى اینکه بانکها را زنده نگه دارد، صنایع اسلحهسازى را زنده نگه دارد، صنایع نفت را زنده نگه دارد؛ یعنى کمپانىها را. از جیب مردم صرف کمپانىها میکنند، کیسهى کمپانىها را پر میکنند، کیسهى بانکها را پر میکنند؛ لذا به مردمِ خودشان هم رحم نمیکنند. امروز ملت آمریکا در بحران اقتصادىِ همهگیرِ عمیق دست و پا میزنند، راه علاجى هم ندارند. حالا شکنجهگاه گوانتانامو و ابوغریب عراق و بقیهى شکنجهگاهها باز داستان جداگانه و مفصلى است. اینها ملتها را نمیفهمند، درک نمیکنند. آیا رئیس جمهور کنونى آمریکا میفهمد چه دارد میگوید؟ واقعاً متوجه است که پشت سر سیاستهاى او کىاند، یا نمیفهمد و غافل و گیج است؟ این را دیگر ما نمیدانیم. میگوید مردم در میدان آزادى تهران، همان مردم میدان التحریر مصرند. راست میگوید؛ در بیست و دوى بهمنِ هر سال، در میدان آزادى، همین ملتند که جمع میشوند و شعار آنها «مرگ بر آمریکا» است.
در قضایاى منطقه، موضع نظام جمهورى اسلامى روشن است. موضع ما، دفاع از ملتها و حقوق ملتهاست. ما با ملتهاى مسلمان و ملتهاى مظلوم در هر نقطهى عالم موافقیم؛ با زورگویان و مستکبران و دیکتاتورها و خبیثها و سلطهگران و غارتگران در هر نقطهى دنیا مخالفیم؛ این موضع ملت ایران و موضع نظام اسلامى است؛ این موضع آشکار و عیان نظام جمهورى اسلامى است. سیاستها این است، دلها این است، منطقها و بیانها هم این است؛ هم از سوى ملت، هم از سوى مسئولین.
دو نقطهى قابل توجه وجود دارد: یک نقطه لیبى است، یک نقطه بحرین است. در قضیهى لیبى، ما رفتارى را که دولت لیبى با مردم در پیش گرفته بود و در پیش گرفته است - کشتار مردم، فشار بر مردم، بمباران شهرها، کشتن غیر نظامیان - صددرصد محکوم میکنیم؛ اما ورود آمریکائىها، دخالت آمریکا و غربىها را هم صددرصد محکوم میکنیم. آنها ادعا میکنند که ما میخواهیم به دفاع از مردم وارد لیبى شویم، یا در لیبى عملیات نظامى انجام میدهیم؛ این اصلاً قابل قبول نیست. آنها اگر حقیقتاً طرفدار مردم لیبى بودند، اگر دلشان به حال مردم لیبى میسوخت، الان یک ماه است که مردم لیبى دارند بمباران میشوند؛ میخواستید کمکشان کنید، به آنها اسلحه بدهید، امکانات بدهید، ضد هوائى بدهید. به جاى این کارها، یک ماه نشستند کشتار مردم را تماشا کردند؛ حالا میخواهند وارد شوند! پس شما به دفاع از مردم نیامدهاید؛ شما دنبال نفت لیبى هستید، شما دنبال گرفتن جاى پا در لیبى هستید. شما میخواهید از لیبى به عنوان یک جاى پا استفاده کنید تا دولتهاى انقلابىِ آیندهى مصر و تونس را که دو طرف لیبى قرار دارند، زیر نظر داشته باشید. نیت شما نیت فاسدى است. ما قبول نمیکنیم این حرکتى را که غربىها به سردمدارى آمریکا دارند انجام میدهند. سازمان ملل که باید در خدمت ملتها باشد، متأسفانه شده آلت دست اینها؛ هرچه مورد نیاز اینهاست، برایشان فراهم میکند! این ننگ است براى سازمان ملل. بنابراین در لیبى حضور قدرتهاى بیگانه، حضور غربىها هیچ قابل قبول نیست. اگر میخواهند به مردم لیبى کمک کنند، راه کمک براى مردم باز است؛ میتوانند مردم را کمک کنند، تجهیز کنند، مردم خودشان مسئلهشان را با قذافى و دیگران حل کنند؛ شما چرا وارد میشوید؟
و اما مسئلهى بحرین. مسئلهى بحرین از لحاظ ماهیت، درست مثل مسائل دیگر کشورهاى منطقه است. یعنى مسئلهى بحرین با مسئلهى مصر، با مسئلهى تونس، با مسئلهى لیبى هیچ فرقى ندارد؛ ملتى هستند، حکومتى بر سر آنهاست که حقوق آنها را نادیده میگیرد. ملت بحرین با این قیامشان چه میخواستند؟ خواستهى اساسى آنها این است که انتخابات انجام بگیرد، هر یک نفر آدم یک رأى داشته باشد؛ این چیز زیادى است؟ این توقع زیادى است؟ در شکل کار در بحرین یک صورت انتخاباتى وجود دارد، لیکن مطلقاً مردمِ آنجا از حق رأى دادن به این معنا که هر یک نفر یک رأى داشته باشد، برخوردار نیستند؛ دارد به آنها ظلم میشود. خب، اینجا غربىها فرصت را مغتنم شمردند، براى اینکه در قضایاى منطقه دخالت کنند، با طرح یک مسئلهى جدید؛ مسئلهى شیعه و سنى. چون مردم بحرین بیچارهها شیعهاند، بنابراین هیچ کس در دنیا نباید از آنها حمایت کند! تلویزیونهائى که جزئیات قضایاى منطقه را پخش میکردند، نسبت به قضایاى بحرین سکوت کنند، کشتار مردم بحرین را منعکس نکنند؛ یک عدهاى هم دربیایند در کشورهاى حاشیهى خلیج فارس - چه سیاستمدار، چه روزنامهنگار - گزافهگوئى کنند، بگویند مسئلهى بحرین جنگ بین شیعه و سنى است! چه جنگ بین شیعه و سنى؟ اعتراض یک ملت است به ظلمى که دارد به او میشود؛ درست همان جورى که در تونس بود، همان جورى که در مصر بود، همان جورى که در لیبى است، همان جورى که در یمن است؛ فرقى ندارد. آمریکائىها خوشحالند که بتوانند به وسیلهى بوقهاى تبلیغاتى خودشان در منطقه، مسئلهى بحرین را به عنوان یک مسئلهى اختلاف بین شیعه و سنى جا بزنند؛ هم کمکهائى که ممکن است به این مردم مظلوم بشود، جلویش را بگیرند، هم ماهیت قضایا را عوض کنند و سرایت بدهند. میگویند چرا ایران از مردم بحرین پشتیبانى میکند. خب، ما از همه پشتیبانى کردیم. ما سى و دو سال است که از مردم فلسطین داریم پشتیبانى میکنیم؛ کدامیک از کشورها، دولتها و ملتها در این سى و دو سال این پشتیبانى را کردند؟ مگر ملت فلسطین شیعهاند؟ در مورد غزه مردم ما چقدر تلاش کردند. جوانهاى ما رفتند فرودگاه که راه بیفتند بروند غزه! عازم بودند بروند غزه، علیه اسرائیل بجنگند. خیال میکردند راه باز است. راه بسته بود، نمیشد بروند. ما گفتیم نروید. جلوشان را گرفتیم که وسط راه سرگردان نشوند؛ راه نمیدادند که. مردم ما نسبت به غزه، نسبت به فلسطین، نسبت به مصر، نسبت به تونس، همه جا ابراز احساسات کردند؛ آنها که شیعه نبودند. بنابراین بحث شیعه و سنى نیست. بدخواهانه و بددلانه سعى میکنند مسئلهى بحرین را به عنوان یک مسئلهى شیعه و سنى وانمود و قلمداد کنند. متأسفانه بعضى از کسانى که آدم خیال میکند انگیزهى سوئى هم ندارند، در این دام افتادند. اگر خیرخواهانى در این بین وجود دارند، من به آنها اعلام میکنم: مسئله را مسئلهى شیعه و سنى نکنید؛ این بزرگترین خدمت به آمریکاست؛ این بزرگترین خدمت به دشمنان امت اسلامى است که حرکت عمومىِ ضد استبدادى یک ملت را حمل میکنند به دعواى شیعه و سنى؛ دعواى شیعه و سنى وجود ندارد.
ما بین غزه و فلسطین و تونس و لیبى و مصر و بحرین و یمن تفاوتى نمیگذاریم. در همه جا ظلم به ملتها محکوم است. حرکت ملتها با شعار اسلام و در جهت آزادى، مورد تأیید ماست. اوج وقاحت آمریکائىها آنجائى است که دخالت تانکهاى دولت سعودى را که آمدند توى خیابانهاى منامهى بحرین، دخالت نمیدانند؛ اما وقتى مراجع تقلید ما، علماى ما، خیرخواهان ما میگویند مردم را نکُشید، میگویند شما دخالت کردید! این دخالت است؟! اینکه ما به یک دولتى، یک رژیم ظالمى خطاب کنیم، بگوئیم مردمِ خودتان را نکُشید، این دخالت است؛ اما آمدن تانکهاى بیگانه توى خیابانهاى بحرین، دخالت نیست! این اوج وقاحت آمریکائىها و اذنابشان در منطقه است که اینجور حرکت میکنند، اینجور حرف میزنند، اینجور تبلیغات میکنند. البته به نظر ما دولت سعودى اشتباه کرد، نباید این کار را میکرد؛ خودش را در منطقه منفور میکند. خب، آمریکائىها هزاران کیلومتر با اینجا فاصله دارند؛ اگر منفور هم بشوند، ممکن است برایشان آنقدر اهمیت نداشته باشد؛ لیکن سعودى در این منطقه دارد زندگى میکند؛ ملتها از او متنفر باشند، مبغوض ملتها باشد، برایش خیلى خسارت سنگینى است. آنها اشتباه کردند این کار را کردند. هر کس دیگر هم این کار را بکند، اشتباه کرده.
آنچه که من به طور قاطع عرض میکنم، این است که به توفیق پروردگار یک حرکت جدیدى در این منطقه آغاز شده است. این حرکت، حرکت ملتهاست؛ حرکت امت اسلامى است؛ حرکت با شعار اسلام است؛ حرکت به سمت اهداف اسلامى است؛ نشاندهندهى بیدارى عمومى ملتهاست و طبق وعدهى الهى، این حرکت قطعاً و یقیناً به پیروزى خواهد رسید. ملت ایران سرافراز است، مفتخر است و خرسند است که آغازکنندهى این راه بوده است و ایستادگى و استقامت کرده است. نسل جوانِ امروز که روى کار آمدند، انقلاب را ندیدند؛ اما از انقلابیونِ آن روز اگر محکمتر نباشند، کمتر نیستند.
پروردگارا! به محمد و آل محمد این جوانان عزیز ما را حفظ کن. پروردگارا! رحمت و فضل خودت را بر ملت عزیز ما نازل کن. پروردگارا! خدمتگزاران به این ملت و به این حرکت و به اسلام و مسلمین را روزبهروز عزیزتر و سربلندتر بفرما. پروردگارا! قلب مقدس ولىعصر را از ما راضى و خشنود بفرما. پروردگارا! به محمد و آل محمد ارواح طیبهى شهیدان و روح مطهر امام بزرگوار را از ما خشنود بفرما. ما را هم از فیض و رحمتى که به آنها دادهاى، برخوردار کن.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته