سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوز اشکهاى فاطمه(س)، هنوز پاى عارفان را در بیت الاحزان او سست میکند و کمر ابرار را میشکند و آتش به جان اولیاءالله میاندازد.
معاذالله که رشحة هیچ قلمى بتواند با اشک سوزناک على به هنگام شستن پیکر فاطمه(س) برابرى کند. کجاست اسماء؟
از او بپرسید، فرشتگانى که در اشکهاى آن هنگام على به تبرک غسل میکردند، بال و پرشان نسوخت؟

این چه دنیایى است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمی آورد؟
این چه روزگارى است که «راز آفرینش زن» را در خود تحمل نمی کند؟
این چه عالمى است که دُردانة خدا را از خویش میراند؟

روزگار غریبى است دخترم. دنیا از آن غریب تر.

دخترم! بتول من که خدا تو را در میان زنان بی مثل و همتا ساخت. بتول من! دختر دل گسسته ام از دنیا! دختر آخرتم! دختر معادم! دختر بهشتى من! بتول من که خدا تو را از همة آلودگیها منزه ساخت! عزیز دلم! خدا تو را چند روزى به زمینیان امانت داد تا بدانند که راز آفرینش زن چیست؟ و رمز خلقت زن در کجاست؟ و اوج عروج آدمى تا چه پایه بلند است. میدانم، میدانم دخترم که زمینیان با امانت خدا چه کردند، میدانم که چه به روزگار دردانه رسول خدا آوردند، میدانم که پارة تن من را چگونه آزردند، میدانم، میدانم، بیا! فقط بیا و خستگى این عمر زجرآلوده را از تن بگیر!

ملائک بال در بال ایستاده اند و آمدن تو را لحظه میشمرند.
حوریان، بهشت را با اشک چشمهایشان چراغان کردهاند.
بیا و بهشت را از انتظار درآر. بیا و در آغوش پدرت قرار و آرام بگیر.
سلام بر تو! سلام بر پدرت و سلام بر شوى همیشه استوارت.

Mina آنلاین نیست.    


تمامی حقوق مادی و معنوی " یاد یاران " برای " رحیمی " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم