کلماتى از نور
در یکى از روزها، صبحگاهان امام على علیه السلام فرمود: فاطمه جان آیا غذایى دارى تا از گرسنگى بیرون آیم؟ پاسخ دادند: نه، به خدایى که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذاى کافى نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام علیه السلام با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادى تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ حضرت زهرا علیها السلام فرمودند: اى اباالحسن، من از پروردگام خود حیا میکنم که چیزى را که تو بر آن توان و قدرت ندارى، درخواست نمایم.
(بحار الانوار، ج 59، ص 43)
کسی که عبادتهاى خالصانه خود را به سوى خدا فرستد، پروردگار بزرگ بهترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد.
(بحار الانوار، ج 70، ص 249)
پاداش خوشرویى در برابر مؤمن بهشت است و خوشرویى با دشمن ستیزه جو، انسان را از عذاب آتش باز مىدارد.
(بحار الانوار، ج 75، ص 401)
حضرت فاطمه سلام الله علیها به پدر گرامىشان عرض کردند: اى رسول خدا زنان قریش به منزل من وارد شدند و گفتند: پیامبر تو را همسر کسى قرار داد که سرمایهاى ندارد. رسول اکرم صلى الله علیه وآله وسلم در جواب فرمودند: قسم به خدا دخترم، در خیرخواهى تو کوتاهى نکردهام که تو را به اولین مسلمان و عالمترین و بردبارترین اشخاص تزویج نمودهام.
دخترم، همانا خداى عزوجل نگاهى به زمین افکند و از اهل آن دو نفر را برگزید، که یکى از آن دو را پدرت و دیگرى را شوهرت قرار داد.
(بحار الانوار، ج 43، ص 133)
ما اهل بیت رسول خدا، وسیله ارتباط خدا با مخلوقات و برگزیدگان خداییم، ما جایگاه پاک خدا و دلیلهاى روشن او و وارثان پیامبران الهى مىباشیم.
(نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج 16 ص 211)
خداوند اطاعت و پیروى از ما اهل بیت علیهم السلام را سبب برقرارى نظم اجتماعى در امت اسلامى، و امامت و رهبرى ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقهها قرار داده است.
(احتجاج طبرسى، ایران: انتشارات اسوه، ج 1، ص 258)
پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم و على علیه السلام دو پدر امت اسلام مىباشند، که اگر مردم از آنان پیروى کنند، کجىها و انحرافاتشان را اصلاح نموده و آنها را از عذاب جاویدان نجات مىدهند، و اگر همراه و یاورشان باشند نعمتهاى همیشگى خداوندى را ارزانیشان مىدارند.
(بحارالانوار، ج 23، ص 259)
از حضرت فاطمه علیها السلام روایت شده که رسول خدا فرمودند: امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آنکه (منتظر باشند تا) او به سوى آنها بیاید.
(بحارالانوار، جلد 36، ص 353)
همانا خوشبخت حقیقى کسى است که على علیه السلام را دوست بدارد.
(مجمع الزوائد علامه هیثمى، ج 9، ص 132)
کسى که پس از خوردن غذا، با دستى آلوده و چرب بخوابد، هیچ کس جز خودش را سرزنش ننماید.
(کنزل العمال، ج 15، ص 242، ح 40759)
اما حقانیت من در مالکیت فدک، همانا خداوند بزرگ آیه آت ذاالقربى حقه، را وقتى در قرآن کریم بر رسول خدا نازل فرمود، من و فرزندانم نزدیکترین مردم به پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم بودیم، پس رسول خدا فدک را به من و فرزندانم هدیه فرمود.
(مستدرک الوسایل، ج 7، ص 291)
براى مؤمن، خرما هدیه خوبی است.
(کنزالعمال، ج 12، ص 339، ح 35305)
حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمود: وقتی آیه 63 سوره نور نازل شد که: اى مسلمانان، رسول خدا را آن گونه که همدیگر را مى خوانید، صدا نکنید، ترسیدم که رسول خدا را با لفظ ،اى پدر، بخوانم، من هم مانند دیگران پدر را با نام ،یا رسول الله، صدا زدم. دو سه بار که پدر را با این نام خواندم، رو به من کرده فرمودند:
اى فاطمه! این آیه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است. فاطمه جان! تو از منى و من از تو، همانا این آیه براى ادب کردن آدمهاى خشن و درشت خوهاى قریشن انسانهاى خودخواه و متکبر، نازل شده است. دخترم تو با جمله ،پدرجان، خطاب کن که مایه حیات قبل من است و خداوند را خوشنود مىکند.
(بحارالانوار، ج 34، ص 33)
مردى نابینا از حضرت فاطمه علیها السلام اذن خواست که داخل خانه شود. فاطمه علیها السلام خود را از او مستور کرد. پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم به فاطمه فرمود: به چه سبب خود را مستور کردى و حال این که این مرد نابینا تو را نمىبیند؟ حضرت زهرا سلام الله علها پاسخ دادند: اگر او مرا نمى بیند من او را مىنگرم، و اگر چه او نمىبیند اما بوى زن را استشمام مىکند. رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: شهادت مىدهم که تو پاره تن منى.
(بحار الانوار، ج 43، ص 91)
خداى تعالى ایمان را براى پاکیزگى از شرک قرار داد. و نماز را براى دورى از تکبر و خودخواهى.
(احتجاج طبرسى، ایران، انتشارات اسوه، ج 1، ص 258)
خداى تعالى زکات را مایه پاکى جان و فزونى روزى و روزه را براى پابرجایى اخلاص قرار داد.
(احتجاج طبرسى، ایران،انتشارات اسوه، ج 1، ص 258)
خداى تعالى حج را موجب استحکام دیانت، و عدالت را مایه وحدت و هماهنگى دلها قرار داد.
(احتجاج طبرسى، ایران، انتشارات اسوه، ج 1، ص 258)
خداوند جهاد را موجب عزت و هیبت اسلام، و صبر را وسیله استحقاق و شایستگى پاداش حق تعالى قرار داد.
(احتجاج طبرسى، ایران، انتشارات اسوه، ج 1، ص 258)
خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود.
(احتجاج طبرسى، ایران، انتشارات اسوه، ج 1، ص 258)
خداى تعالى نیکى به پدر و مادر را واجب فرمود تا از خسم او در امان بمانند، و دستگیرى از خویشان را موجب افزایش عمر و سبب فزونى جمعیت و قدرت قرار داد.
(احتجاج طبرسى، ایران، انتشارات اسوه، ج 1، ص 259)
خداى تعالى قصاص را وسیله حفظ جانها و وفاى به نذر را براى رسیدن به مغفرت و آمرزش قرار داد.
(احتجاج طبرسى، ایران، انتشارات اسوه، ج 1، ص 259)
خداى تعالى مراعات کامل وزن و پیمانه را براى جلوگیرى از کم فروشى و نهى از شرابخوارى را براى پرهیز از پلیدى تشریع نموده است.
(احتجاج طبرسى، ایران، انتشارات اسوه، ج 1، ص 259)
خداى تعالى پرهیز از افترا و دشنام را براى دور شدن از لعنت واجب فرموده و دزدى را منع کرد تا راه عفت پویند.
(احتجاج طبرسى، ایران، انتشارات اسوه، ج 1، ص 259)
خداوند شرک را حرام فرمود تا به اخلاص طریق بندگى و یکتاپرستى جویند، پس چنانکه باید، ترس از خدا را پیشه گیرید و جز مسلمان نمیرید و آنچه فرموده است به جا آرید و خود را از آنچه نهى کرده باز دارید که تنها دانایان از خدا مىترسند.
(احتجاج طبرسى، ایران، انتشارات اسوه، ج 1، ص259 – آل عمران،101)
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در جواب سلمان که برای فقیرى تقاضاى کمک داشت فرمود:
اى سلمان! سوگند به خداوندى که حضرت محمد صلى الله علیه وآل را به پیامبرى برگزید، سه روز است که غذا نخوردهایم و فرزندانم حسن و حسین علیهما السلام از شدت گرسنگى بىقرارى مىکردند و خسته و مانده به خواب رفتهاند. اما من نیکى و نیکوکارى را که درب منزل مرا کوبیده است، رد نمىکنم.
(بحار الانوار،ج 43، ص 72)
پروردگارا! بزرگا! به حق پیامبرانى که آنها را برگزیدى و به گریههاىحسن و حسین در فراق من، از تو مىخواهم گناهان شیعیان من و شیعیان فرزندان مرا ببخشایى.
(ذخائر العقبى، ص 53 – کوکب الدرى، ج 1، 2 196)
امام حسن مجتبى علیه السلام فرمود: مادرم فاطمه علیها السلام را دیدیم که شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود، و شنیدم که برای مؤمنین دعا مىکرد و اسامى آنان را ذکر مىنمود و براى آنان بسیار دعا مىکرد ولى براى خودش دعا نکرد، پس به او عرض کردم: مادر! چرا همان طور که براى دیگران دعا کردى براى خودت دعا نکردى، فرمود: پسرم! اول همسایه و سپس خود و اهل خانه.
(بحار الانوار، ج 43، ص 81)
روزى حضرت فاطمه علیها السلام خطاب به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: على جان! نزدیک بیا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتفاق افتاد و آنچه در حال به وقوع پوستن است وآنچه در آینده رخ خواهد داد تا روز قیامت هنگامه برپایى رستاخیز.
(بحار الانوار، ج 43 ص 8)
حضرت زهرا سلام الله علیها در رابطه با دعاى روز جمعه از رسول گرامى اسلام نقل فرمودند که: در روز جمعه ساعتی است که هر خواسته خیر و نیکویى در آن ساعت به اجابت مىرسد. پرسیدم: یا رسول الله! کدام ساعت است؟ فرمودند: آنگاه که نصف خورشید در افق پنهان شود.
(کنزل العمال، ج 7، ص 766)
بهترین شما کسانى هستند که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانترند و با همسرانشان مهربان وبخشندهاند.
(دلایل الامامه طبرى، ص 7)
اگر روزه، زبان و گوش و دست و پاى روزهدار را از ارتکاب اعمال ناپسند حفظ نکند، روزه را مىخواهد چه کند (و به چه دردش مىخورد؟)
(مستدرک الوسایل، ج 7 ص 366)
وقتى امام حسن و امام حسین علیها السلام مریض شدند، به حضرت على علیه السلام گفتند: چرا براى سلامتى دو فرزندت نذر نمىکنى؟ ... پس حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: اگر فرزندانم شفا یابند، سه روز براى خدا جهت شکرگزارى روزه خواهم گرفت.
(بحارالانوار،ج 35، ص 245)
آنچه براى زنان نیکوست این است که (بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند، و نامحرمان نیز آنها را ننگرند.
(بحارالانوار، ج 37، ص 69)
اى رسول خدا، سلمان از سادگى لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایى که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندى است که روزها بر روى آن شترمان علف مىخورد و شبها بر روى آن مىخوابیم، و بالش ما چرمى است که از لیف خرما پوشیده شده است.
(بحارالانوار، ج ، ص 303)
آن لحظهاى که زن در خانه خود مىماند، (و به امور زندگى و تربیت فرزند مىپردازد) به خدا نزدیکتر است.
(بحارالانوار،ج 43،ص 92)
به او گفته شد: اى دختر رسول خدا، دستهایت زخم شده است، خود را به زحمت مینداز. در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است. کار منزل را به او واگذار. حضرت زهرا علیها السلام پاسخ داد: رسول خدا (صلى الله علیه و اله) به من سفارش فرمود که کارهاى خانه را با فضه تقسیم کنم، یک روز او کار کند و روز دیگر من، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است.
(الخرائج و الجرائح لقطب الدین راوندى، ص530)
حضرت على و فاطمه علیهما السلام در تقسیم و ظایف زندگى زناشویى از رسول خدا صلى الله علیه و آله راهنمایى خواستند. فرمودند: کارهاى داخل منزل را فطمه علیها السلام و کارهاى بیرون از منزل را على علیه السلام انجام دهد. پس حضرت زهرا علیها السلام با خوشحالى فرمود: جز خدا کسى نمىداند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایى که مربوط به مردان است بازداشت.
(بحارالانوار،ج 43،ص 81)
حضرت زهرا سلام الله علیها در لحظههاى واپسین زندگى، پس از وضو گرفتن به اسماء بنت عمیس فرمود: اى اسماء! عطر مرا همان عطرى که همیشه مىزنم، و پیراهنى را که همیشه در آن نماز مىگزارم بیاور و بر بالینم بنشین، هرگاه وقت نماز شد مرا از خواب بیدار کن، اگر بیدار شدم که نماز مىگزارم و اگر بیدار نشدم کسى را بدنبال على علیه السلا بفرست.
(کشف الغمة، بیروت، دارالاضواء، ج 2، ص 122)
حضرت فاطمه سلام الله علیها به زن مؤمنهاى که در یک بحث دینى و عقیدتى بر زنى فاسد و از دشمنان اهل بیت علیهم السلام غلبه کرده و بسیار خوشحال بود، فرمود: همانا شادى فرشتگان در غلبه تو بر آن زن معاند، بیش از شادى توست و اندوه و نگرانى شیطان و دوستان شیطان در این شکست بیشتر و شدیدتر از آن زن شکست خورد است.
(بحارالانوار، ج 2، ص 8)
آنگاه که در روز قیامت برانگیخته شوم، از گناهکاران امت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم شفاعت خواهم کرد.
(احقاق الحق، ج 10، ص 367)
اگر به آنچه به شما امر مىکنم عمل مىکنى و از آنچه شما را بر حذر مىدارم دورى مىکنى از شیعیان ما مىباشى، و الا هرگز.
(بحارالانوار، ج 68، ص 155)
شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشتند، و همه دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما و کسى که با قلب و زبان تسلیم ما اهل بیت شده، در صورتى که از اوامر ما سرپیچى کنند و نواهى و موارد پرهیز را محترم نشمرند از شیعیان واقعى ما نخواهند بود. با این حال جایگاهشان در بهشت خواهد بود ولى بعد از پاک شدن از گناهان به وسیله بلاها و مصیبتها در دنیا، با تحمل مشکلات و شدائد روز قیامت و یا قرار گرفتن اندک زمانى در طبقات بالاى جهنم و چشیدن عذاب، تا اینکه ما به خاطر دوستىشان با ما نجاتشان داده و آنان را به پیشگاه خودمان انتقال خواهیم داد.
(بحارالانوار، ج 68، ص 155)
پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله حوادث تلخ آینده را براى حضرت زهرا سلام الله علیها توضیح داد و به شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اشاره کرد. حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: اى پدر! چه کسى فرزندم و نور چشم و میوه دلم، حسین علیه السلام را شهید مىکند؟ فرمود: بدترین افراد امت من. حضرت زهرا علیها السلام پرسید: اى پدر سلام مرا به حضرت جبرئیل برسان و از او بپرس که در کجا حسین مرا شهید مىکنند؟ رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: در سرزمینى که به آن کربلا مىگویند. پس حضرت زهرا علیها السلام فرمود: اى پدر! در برابر خواستههاى خدا تسلیم و راضىام و به خدا توکل کردهام.
(نهج الحیاة، ص 208)
یکى از زنان مدینه خدمت زهرا علیها السلام رسید و گفت: مادر پیرى دارم که در مسایل نماز سؤالاتی دارد و مرا فرستاده است تا مسایل شرعى نماز را از شما بپرسم. حضرت زهرا فرمود: بپرس. و آنگاه مسایل فراوانى مطرح کرد و پاسخ شنید. در ادامه پرسشها آن زن خجالت کشید و گفت: اى دختر رسول خدا پیش از این نباید شما را به زحمت اندازم. حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند: بازهم بیا و أنچه سوال دارى بپرس، أیا اگر کسى را روزى اجیر نمایند که بار سنگینى را به بام بالا ببرد و در مقابل صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کارى براى او دشوار است؟ گفت: خیر. حضرت ادامه دادند: من هر مسالهاى را که پاسخ مىدهم، بیش از فاصله بین زمین و عرش گوهر و لولو پاداش مىگیرم، پس سزاوارتر است که بر من سنگین نیاید.
(بحارالانوار، ج 2، ص 3)
اى اباالحسن، در همین ساعت به خواب رفتم، پس محبوبم رسول خدا را در قصرى از مروارید سفید دیدم. چون مرا دید، فرمود: دخترم! به نزد من بشتاب که سخت مشتاق توام. بىصبرانه پاسخ دادم: سوگند به خدا، پدرجان! اشتیاق من براى زیارت شما شدیدتر است. در این هنگام پدرم فرمود: تو امشب در پیش ما خواهى بود. على جان! رسول خدا آنچه وعده دهد راست است و به آنچه عهد و پیمان بندد وفا مىکند.
(بحارالانوار، ج 43، ص 179)
فرزندانم دیشب را گرسنه به روز آوردند، فرزند کوچک من حسین در میدان جنگ کشته مىشود. در کربلا فرزندم را با حیله و تزویر شهید مىکنند. واى و نکبت و عذاب بر قاتلانش باد.
(بحارالانوار، ج35، ص 239)
از دنیاى شما سه چیز محبوب من است: 1) تلاوت قرآن، 2) نگاه به چهره رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم، 3) انفاق در راه خدا.
(نهج الحیاة، ص 271)
اى اباالحسن! همانا رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم با من پیمان بسته و خبر داده است که من اول کسى خواهم بود که به آن حضرت مىپیوندم و گریزى از آن نیست. پس علىجان، در برابر اوامر و فرمان و خواست خداوند بزرگ بردبار وبه حکم او راضى باش.
(نهج الحیاة، ص 233)
تلاوت کننده سورههاى حدید و واقعه و الرحمن، در آسمانها و زمین اهل بهست خوانده مىشود.
(کنزالعمال، ج 1، ص582)
در سر سفره غذا، دوازده دستور العمل ارزشمند وجود دارد که سزاوار است هر مسلمانى آنها را بشناسد چهارتاى آن واجب و چهار تاى آن مستحب و چهار تاى آن نشانه ادب است. چهار دستور العمل واجب عبارتند از: 1) شناخت و معرفت پروردگار (که نعمتها از اوست) 2) راضى به نعمتهاى خدا بودن 3) گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز غذا 4) شکر و سپاسگزارى خدا.
چهار دستور العمل مستحب عبارتند از: 1) وضو گرفتن قبل از خوردن غذا 2)نشستن به جانب چپ 3) در حال نشسته غذا خوردن 4) غذا خوردن با سه انگشت.
چهار دستورالعملى که نشانه ادب است: 1) از آنچه در پیش روى در پیش روى شماست بخورید. 2) لقمههاى کوچک بردارید 3) غذا را خوب بجوید و با شدت نرم کنید. 4) کمتر در صورت دیگران هنگام غذا خوردن بنگرید.
(عوالم العلوم للعلامة البحرانی، ج 11، ص 620)
روزى پدرم رسول خدا که درود خدا بر او و خاندان او باد به على علیه السلام نگاه کرد و سپس با اشاره به او فرمود: این مرد و پیروان او در بهشتند.
(ینابیع المودة، ص 257)
رسول گرامى اسلام که درود خدا بر او خاندان او باد به على علیه السلام فرمود: اى اباالحسن همانا تو و پیروان تو در بهشت موعود خواهید بود.
(نهج الحیاة، ص 326)
حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمود: پیامبر گرامى اسلام فرمودند: فاطمه پاره تن من است، پس هر که او را بیازارد مرا آزرده است.
(بحارالانوار، ج 28، ص 303)
در خدمت مادر باش، زیرا بهشت زیر پاى مادران است.
(نهج الحیاة، ص 312)
حسن جان! مانند پدرت على علیه السلام باش و ریسمان را از گردن حق بردار خداى احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن و کینهتوز دوستى مکن
(بحارالانوار، ج 43، ص286)
www.imamalinet.net