الا بذکرالله تطمئن القلوب
بر جبهه های ما وقار حاکم است،نسیم آرامش می وزد و نور اطمینان می تابد.درک این تبلور عظمت،در همان ابتدای حضور در جبهه میسر نیست.در ابتدا آنچه به چشم میآید تنها تلاطم است،تلاش و جنب و جوش است.اما هیچگاه اضطراب نیست،ناآرامی و بی قراری نیست.در ابتدا ممکن است صداهای مهیب توپ و تانک و خمپاره،جست و خیزها و دویدنها،گلوله آوردن و کار گذاشتن و شیلک کردن ها،نشستن گلوله ها و بر خاستن تر کش ها،تداعی نا آرامی و بی قراری کند.
ادامه مطلب...
باشد که در این برهوت خاطرههای آلالههای گلگون، یادگاری بماند این عشق سرخ بر گنبد دوار.
تا یادمان باشد آن حماسهها را، تا یادمان باشد آن دلاوریها و عاشقانه سرودنها را، تا یادمان باشد آن شبزندهداران عاشق را که سرود سبز «مولای یا مولای» آنان هنوز در دشتهای خاموش طنینافکن است.
ما روایتگر مردان مرد این سرزمین مقدسیم؛ آغازی بر یک پایان.
ما قصهگوی خاطرههای خاموش آن قمریان خوشالحان شهادتیم؛ دستانزن داستانهایی آسمانی. ما نگارگران آن نگارهای نگارخانه آفرینشیم؛ آن پیشانیهای بر خاک افتاده در جبهه سپاس!
تکلیفی است بر ما در زمانه فراموشی آلالهها، و نیازمند آنانیم در تاریکی فهم. از رنگ آنها است که زندگی ما رنگ میگیرد و از فروغ داغ عروج آنان است که محفل ما چراغانی میشود.
پرواز سهم من و توست؛ همراه با سبکبالان، بال میگشاییم و در آسمان عشق پرواز میکنیم.
سایت سبکبالان
برای او که نامش تبرک، یادش تداعی و ..
بهانه ام همان به که بوی باروت باشد و بوسه به یاد تو، بهانه ام همان بس که بهشتم بر هم آشفته از این فراموشی..که بهارم بر باد..بر باد..بر باد
که دنیایم دیوار و دود و دهشت ..
بعد از یک سال چنگ دل را گوش می دهم...
سوسویی دووباره با چنگ و دندان خودش را می چسباند به دل و خرمن آتش با زیر و بم های نغمه اش فراهم می شود ..."عشق اینجا اوج پیدا.." آخ که نگو از این اوج و جان مست که من در حضیض ام وپست..که بر باد رفته ام انگار من...
که این روزها انگارم نه انگار..!
روی مرز نازک حق و باطل ها راه رفته ام و ترد شده ام از تردید،
پر شده ام از پرسش،
اگر یک دانه دردانه از یقین ها و پاسخ ها باقی مانده باشد رواست که روح و جان جنگنده و جاری شونده ی تو باشد.
که سودای سیاست و دامان دانشگاه شورم را دزدیده اند و از آب و گل در آمدن شعور هم پیمودن و فرسودنی دراز میطلبد که تازه اول راهم ودستم به بینشو دانشی که میزان حق بدانمش بند نیست.
دستم اما به ساحت پاک و بلند تو بند است که تازه بداری نفسم را در این پیمودن و پرسش نمودن.شاهد باش که شروع کردم...
بسم الله...
سایت سبکبالان
این گونه عبادت کن !
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله ) به یکى از اصحاب فرمود: (( خدا را آن گونه عبادت کن که گویى آن را مى بینى و اگر تو او را نمى بینى ، او تو را مى بیند )) .
منبع:رساله لقاء الله ، ص 185- 184
دو جوهر آدمى
علامه حسن زاده آملی
انسان ، چیزى جز علم و عمل خویش نیست . این علم و عمل ، با نفس به نحو وجودى متحدند؛ بلکه امر از اتحاد بسى شامخ تر است .
و مى توان گفت : از آن حیث که وجودا با نفس متحد مى باشند، جایى فوق مقوله دارند.
علم ، مشخص روح انسانى و عمل ، مشخص بدن اخروى آن است ، و این سرى است مکنون - و هو الفتاح العلیم
منبع:عیون مسائل نفس و شرح آن ، ج 1، ص 47