ماجرای پخش سریال های غیراخلاقی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان به مرداد ماه سال 88 باز می گردد. زمانی که شبکهء تلویزیونی فارسیزبانی که دفترهای آن در استودیو سیتیِ دوبی قرار داشت شروع به پخش سریالهای کره ای با محوریت خیانت کرد.
ماهواره
در ماههای ابتدایی این اتفاق سریال ها به دلیل کیفیت پایین دوبله هایشان نتوانستند با مخاطب فارسی زبان ارتباط چندانی برقرار کنند و مخاطبان پس از مدتی عطای تماشای سریال ها با دوبله ها گوشخراش و آزار دهنده را به لقایش بخشیدند.
اما فارسی وان بی کار ننشست و با استخدام دوبلورهای جدید سعی کرد کیفیت دوبله سریالهای ارتقا بخشد. این وضعیت ادامه پیدا کرد تا اینکه دو شبکه فارسی زبان جدید التاسیس به نام های Pmc , Gem به روی آنتن ماهواره رفتند. شبکه Pmcدر ابتدا اقدام به پخش سریال های امریکای لاتین کرد، سریال هایی که به دلیل ظاهر رنگارنگ بازیگران و دوبله های موفقشان توانستند توجه مخاطبان را به خود جلب کنند.
در ادامه اما شبکه , Gemدر رقابت با شبکه های ماهواره فارسی زبان، با پرداخت مبلغ بالایی توانست عشق ممنوع سریال تلویزیونی دراماتیک- رمانتیک ترکیهای که به سفارش کانال دی ترکیه تولید شده بود را بخرد و به آنتن ببرد. سریال «عشق ممنوع» داستان عروس جوانی بود که پس از ورود به منزل شوهر متمولش، دل به عشق برادرزاده ناتنی او میبازد که در همان خانه سلطنتی زندگی میکند و تمام فیلم ماجرای فیلم حول محور رابطه پنهانی میان این دو نفر و اضطراب فاش شدن این راز است. پخش این سریال باعث شد شبکه جم جایگاه خاصی را در میان سایر شبکه های فارسی زبان به خود اختصاص دهد. این موفقیت در ادامه باعث افزایش تعداد شبکه های جم از یک به ده شبکه شد و این روزها کار به جایی رسیده است که شبکه جم قسمت آن لاین پولی هم به مجموعه های خود اضافه کرده است.
با گستردگی ماهواره در سال های پایانی دهه 80، شبکه های فارسی زبان زیادی تاسیس شدند که یا به پخش موسیقی می پرداختند یا سریال. در این میان اما محتوای سریال ها همواره با محور خیانت استوار بود
نبض اجتماع در دست دیش ها
سالها پیش زمانی که تازه داشت رد پای دیش های ماهواره به خانه های ایرانی ها باز می شد، تا همین امروز ، بارها و بارها همه نشستند و از پیامدها و عوارض برنامه های این شبکه ها نطق های قرایی سر دادند. در سال های دهه هفتاد که گسترش دیش های ماهواره تنها قشر و طبقه خاصی از اجتماع را در بر می گرفت، عمق این فاجعه مسلما اینطور که این روزها رخ نشان داده، نمایان نبود. اما در سال های دهه 80 به خصوص سالهای پایانی این دهه، دیش های ماهواره به حدی از گستردگی در کشور رسیدند که این روزها رد دیش های را می توان بیرون از چادر عشایر هم دید. شاید از نظر اول این پدیده، آنچنان که در بوق و کرنا شده است، آسیب پذیر به نظر نیاید، اما برای درک عمق حادثه کافی است تنها کمی جرئی تر بنگریم.
زمانی برای تغییر ارزش های اجتماعی
اینکه این روزها دیش های ماهواره به دور افتاده ترین نقاط کشور هم رسیده یک پیامد بزرگ دارد. با ورود این مهمان تازه، جهانی روبروی نگاه روستایی ها گشوده می شود که هچ شباهتی به جهان پیشین و انسان های اطراف و جامعه محل زندگیشان بود ندارد. این تغییر باعث می شود که مرد روستایی که تا پیش از این از همسر و زندگی اش راضی بود، ظاهر همسرش را با مدل هایی که هر روز بر صفحه تلویزیون نقش می بندد، مقایسه کند. در نتیجه از او می خواهد که مانند مدل های ماهواره ای لباس بپوشد، آرایش کند و اندامی مانند آنها داشته باشد. این اتفاق مستلزم مصرف مبالغ زیاد پول برای خرید لوازم آرایش، لباس و داروهای لاغری و چاقی هم است. در این میان اگر زنان جامعه روستایی نتواند خود را با ایده ال های ماهواره ای هماهنگ کند، مرد از اینکه همسرش با مدل های غربی تفاوت دارد و بر اساس تعاریف ماهواره ای زیبا نیست، احساس سرخوردگی می کند.
سریال هایی که روابط خانوادگی را تغییر می دهد
با گستردگی ماهواره در سال های پایانی دهه 80، شبکه های فارسی زبان زیادی تاسیس شدند که یا به پخش موسیقی می پرداختند یا سریال. در این میان اما محتوای سریال ها همواره با محور خیانت استوار بود. داستان زن و شوهرهایی که در قالب ازدواج تن به روابط نامشروع می دادند. تاکید بر خیانت در سریال های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان به گونه ای بود که پس از مدتی قبح این مسئله را در اذهان عموم کمرنگ کرد و بینندگان ایرانی دیگر از تماشای روابط سراسر دروغ و خیانت اظهار تحیر نکردند.
اینکه مدیران این شبکه ها چنین سریال هایی را برای پخش انتحاب می کنند، یک دلیلی بیشتر نمی تواند داشته باشد و آن نابودی روابط خونی و خانوادگی است که رکن اساس اجتماع به حساب می آید. برای درک عمق فاجعه کافی است به این فکر کنیم در دوره ای که برادر به بردار و خواهر به خواهر خیانت می کند، خانواده چه مفهوم گنگ و نامعلومی خواهد بود
شبیخون بر روابط خواهر و برادری
شبکه های فارسی زبان ماهواره ای در دهه 90 با ساخت شبکه های Pmc , Gem به مرحله ای جدید از حیات خود رسیدند. این شبکه ها با سریال های ترکیه ای خود توانستند حجم بالایی از ایرانی ها را پای تماشای شبکه های خود بنشانند. پس از اینکه این سریال ها از مخاطبان خود مطمئن شدند در راستای ساخت سریال های خیانت محجور بدعتی نو گذاردند و سریال هایی را در کنداکتور پخش خود گذاشتند که این بار خیانت را در مثلثی عشقی روایت می کنند که دو ضلع آن دو خواهر یا دو برادر بودند و داستان فیلم به ماجرای رقابت دو خواهر و برادر بر سر فرد مورد علاقه و خیانت هایی که پس از ازدواج فرد با یکی از آنها اتفاق می افتد. اینکه مدیران این شبکه ها چنین سریال هایی را برای پخش انتحاب می کنند، یک دلیلی بیشتر نمی تواند داشته باشد و آن نابودی روابط خونی و خانوادگی است که رکن اساس اجتماع به حساب می آید. برای درک عمق فاجعه کافی است به این فکر کنیم در دوره ای که برادر به بردار و خواهر به خواهر خیانت می کند، خانواده چه مفهوم گنگ و نامعلومی خواهد بود.
زوال نظام اجتماعی با گسترش سریال های ماهواره ای
اگر بخواهیم تاثیرات این سریال ها را در قالب گسترده تر و در جامعه نگاه کنیم، متوجه می شویم که با ادامه این روند، چند سال دیگر اعتماد واژه ای گم شده در فرهنگ اجتماعی کشور ما خواهد شد و وفاداری دیگر جایی در روابط اجتماعی نخواهد داشت. به نظر شما در زوال مفهوم اعتماد و وفاداری چگونه یک جامعه می تواند به حیات خود ادامه دهد؟
رسانه ملی به خود بیاد
در این میان بیش از هر چیز این وظیفه مدیران رسانه ملی است که در میان هجمه سریال های ماهواره ای تمهیدی بیندشیند و با ساخت پخش سریال های بدعت گذار و جذاب، مخاطبان خود را بازگرداند.
بازنشراز : تبیان