تو هم با من موافقی؟؟؟
بیا بیاموزیم ....
از محمد بن بشیر خضرمی که وقتی صبح عاشورا به وی خبر دادند پسرت را در فلان نقطه مرزی اسیر گرفته اند و در قبال آزادیش هزار دینار طلب کردند
سیدالشهدا او را صدا زدند، کیسه ای شامل هزار دینار طلا به وی دادند و فرمودند:
(خدا تو را رحمت کند بیعتم را از تو برداشتم برو و پسرت ر آزاد کن)
اما او به پای حضرت افتاد و با گریه و شور وصف ناشدنی عرضه داشت:
((درندگان بیابان زنده زنده مرا بدرند اگر تو را تنها گذاشتم))(بحارالانوارج44)
شرمنده ایم یا صاحب الزمان(عج) از اینکه عاشورا مکتب انتظار ما نشد و شما را تنها گذاشتیم.
شرمنده ایم یا صاحب الزمان(عج) از اینکه گوش دل بسته ایم و صدای هل من ناصرتان را نمی شنویم.
شرمنده ایم یا صاحب الزمان(عج) از اینکه از اصحاب عاشورایی جد بزرگوارتان درس وفاداری و اخلاص نیاموختیم.
شرمنده ایم یا صاحب الزمان(عج) از اینکه که شما را حتی به یک سکه طلا ترجیح می دهیم و به فرزندانمان و به کل زندگیمان....
شیعیان بس نیست غفلت هایمان؟؟؟
بیایید چون حر شهامت عذر خواهی از امام زمانمان(عج) را داشته باشیم.