به بهانه فراموشی لاله های شهرم
تقدیر واقعی جهان در کف مردانیست که پروای نام ندارند
آنان از گمنامی خویش کهفی ساخته اند و در آن آرمیده اند
کهفی که آنان را از تطاول دهر مصون داشته است(شهید آوینی)
بعد از شهدا چه کردیم....
یک سالی هست شهرمان میزبان دو کبوتر پاک است
از غفلت و فراموشیمان درست یک سال می گذرد؛
از عهد یا بهتر است بگویم عهد شکنیمان درست یک سال است میگذرد
و با اینکه شعارمان بود(اگر روزی یاد و خاطره شهدا را فراموش کردیم آن روز روز زوال ماست .)؛ما فراموش کردیم شما را برادران گمنامم؛
و تو بال گشودی به شهر من تا باعث افتخار شهرم باشی اما من بالت را شکستم
و چه داریم بگوییم جز اینکه شهدا شرمنده ایم از اینکه یک سال است شما بزرگترین میهمانان شهر ما هستید اما ما کوچکترین میزبانی در حق شما نکردیم.
شهدا شرمنده ایم از اینکه کار ساخت و ساز ساختمانی در چند قدمی شما رو به اتمام است و ما هنوز وقتی برای اتمام مقبره شما که اماممان فرمودند زیارتگاه عاشقان و دلسوختگان است، وقتی نداریم.
شرمنده ایم که اطراف آرامگاه پاکتان وضعی شده که ما حتی به راحتی لایق فاتحه خواندن هم نیستیم.
شرمنده ایم از اینکه وقت نداریم اگر به درستی راهی به سوی روح بزرگ و اهداف والایتان نمی یابیم الاقل جاده رسیدن به قبور مطهرتان را سرو سامانی دهیم.
شرمنده ایم از اینکه بزرکی شما در روز مرگی ما گم شده است و ما غرق دنیا شده ایم
شرمنده ایم که شما وقت که جای خود دارد جانتان را برای ما دادید و ما......
شرمنده ایم دو شهید گمنام و پاک شهرستان خرم بید شرمنده ایم.
بغضهای حقیر ما، روبه روی تصاویر گلگون شما سرریز میشود و راه را برای کلام میبندد.