بغضی غریب
یکشنبه 90/1/28 | رحیمی
بغضی غریب بر سینه آسمان نشسته است بغضی که بندبند استخوانم را میلرزاند.
آه! ای بهانه هستی! چگونه اندوهگین نباشم وقتی که جشن هجده سالگیات را سیاه پوشیدم هجده شمع خاموش، هیجده …
تو نیستی و دیوارهای کوچه هنوز سیلی خوردن تو را ضجه میزنند، تو نیستی و پاییز نبودنت، همه آسمانم را به آتش کشیده است. من میدانم که شب از ازل به خاطر تو سیاهپوش است و باران، بغض شکسته عرشیان است بر داغهای بیکرانت. آه! ای بانوی آبها تو کیستی که موجها دربرابر قامتت سر فرود آوردهاند و درختان به احترامت ایستادهاند؟

شهادت صدیقه کبری ، فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد