گفت و گو با جورج جرداق ادیب لبنانی2
س) جایگاه امام علی (ع) در اندیشه مسیحی چگونه است؟
ج) با مروری بر ادبیات اروپایی در قرون وسطی به ویژه در ادبیات ایتالیایی که بیشتر از سایر ادبیات ها نمایانگر افکار و اعتقادات جهان مسیحیت آن دوران است برای ما روشن خواهد شد که نگرش اغلب مردم به امام علی این بوده است که او یک قدیس مسیحی بوده است ، چون سخنان و را و روش او شباهت زیاد به آموزه های حضرت مسیح داشته است.
در این خصوص ذکر این نکته شایسته است که تصویری از امام علی در یکی از کلیساهای قدیمی ایتالیا وجود دارد، در بیروت هم در بالای سالن بزرگ پذیرایی در مدرسه « زهره الاحسان» وابسته به اسقف اعظم ارتودکس، عکس بزرگی از امام علی نصب شده است.
اگر در نوشته های مورخ و پژوهشگر فرانسوی« بارون کارادیوو» در مورد اماما علی در قرن گذشته مطالعه کنیم به جایگاه بلند آن حضرت در نزد این نویسنده و در میان هم کیشان او که امام را می شناسند پی خواهیم برد.
اما در خصوص ادبا و اندیشمندان عرب مسیحی، شما می دانید که امام علی چه جایگاهی در نزد آنان دارد، برای روشن شدن این موضوع کافی است رمان ها ی تاریخی مشهور جرجی زیدان و آثار نظم و نثر جبران خلیل جبران ، میخائیل نعیمه، مارون عبود، بولس سلامه، فواد جرداق، عبدالمسیح محفوظ و بسیاری دیگر را بخوانید و چنانکه قبلا گفتم کسی که کتابهای مرا در مورد امام علی با هزینه مخصوص خود یا با هزینه موسسه تحت مسئولیتش بخاطر شیفتگی و عشق به امام علی چاپ کرد، یک راهب مسیحی لبنانی بود.
چنین اتفاقی جای تعجب ندارد چون در کتاب های حدیث آمده که روزی حضرت محمد(ص) –که آگاه ترین مردم به طینت و ماهیت و حقیقت علی بود- مدتی طولانی به چهره علی خیره شد،آنگاه فرمود: یا علی در تو شباهتی به عیسی بن مریم وجود دارد.
انسان وقتی به درجه بالایی از ادراک می رسد، در هر بستر اعتقاد فلسفی یا اجتماعی یا دینی رشد کرده باشد، واقع گرا و عینیت گرا می شود بر این اساس در میان صاحبان معرفت در هر کجا و از هر کجا که باشند کسی را نمی توان یافت که طرفدار ارزش های حقیقت نباشد.
س) بنظر شما آیا محصول تمدنی ارائه شده از سوی امام علی برای بشریت، یک اندیشه محض تلقی می شود یا راه و روششی مرتبط با تعالیم آسمانی است ؟
ج) اساسا چیزی به نام اندیشه محض وجود ندارد زیرا اندیشه و فکر، از معادلات واقعگرایانه فراوان و دقت در قواعد ثابت هستی و زندگی مطابق با توانایی انسان اندیشمند سر چشمه می گییرد و روشی که اتخاذ می کند عملا با مردم، سرنوشت و اهداف آنها در زندگی یا هدف زندگی در آنان مرتبط می باشد، بر این اساس مشاهده می کنیم که روش علی ، ریشه در توجه دقیق و عمیق به قوانین و سنت های ثابت هستی و نگرش وی بر جامعه بشری-که نگرش متناسب و همسو با قوانین ثابت هستی است- دارد، همچنین خوشبختی و سعادت مردم هدف اوست که تحقق آن وابسته به ساختن هم فرد و هم جامعه است اما این سازندگی منطبق با مبانی اجتماعی و لوازم آن یعنی عدالت ، همگرائی و تکامل صورت می گیرد و آن راراده آسمان- که محبت و رحمت و صفای باطن را به ارمغان دارد- همراهی می کند.
س) جایگاه نهج البلاغه در اندیشه انسانی کجاست؟
ج) نهج البلاغه در قله اندیشه انسانی جای دارد، زیرا تمام ارزش های والا و اصول متعالی که اندیشمندان و جامعه شناسان در طول دهها قرن در صدد ادراک آن مفاهیم و ترویج آنها در بین انسان ها بوده اند همگی آنها
را می توان در نهج البلاغه یافت من در مورد نهج البلاغه در هر شش
جلد کتاب صوت العداله الانسانیه به تفصیل سخن گفته ام و درباره آن
نمی توان در چند کلمه سخن گفت، اگر می خواهید پاسخ مفصل و کافی به سوالتان بیابید به این کتاب های شش گانه مراجعه کنید.
س)معنی تشیع از نگاه شما چیست ؟
ج) معنی تشیه عبارت است از :
-انکار و تبری جستن از تمامی سازمان ها و نظام ها و قوانین اجتماعی و سیاسی که موجب آزار انسان چه فرد و چه جامعه می شود.
-نفی بهره کشی انسان از انسان و گروه از گروه .
-قیام علیه تمام اقدامات و رفتارهای ناروا و ناشایست حاکمان به رغم اعمال قدرت و خشونت آنان برای حفظ منافع و موجودیت خود که در این راستا حوادث تاریخی در مشرق زمین همگی دلالت بر این مفهوم و این واقعیت دارند.
قیام های تشیع و شیعیان بر ضد ظلم حاکمان در طول تاریخ، روی دیگر رحمت و محبت و میل به برقراری عدالت در میان مردم و مهرورزی به مستضعفان و مقاومت در برابر ظلم و از بین بردن زمینه ها و نتایج آن است.
س) آیا به نظر شما ساختار جهان امروز سالم است و آیا می خواهید که ساختار آن بر طبق راه و روش اما علی(ع) تغییر یابد؟
ج) بدبختی بشر در این است که ساختار جهان در اغلب مراحل تاریخ و در بیشتر سرزمین ها ، بر طبق منافع کسانی شکل گرفته که از دو آفت مصیبت بار یعنی سیاست و تجارت بهره مند بوده اند ، سیاست همان است که همه آن را شناخته و فهمیده اندو در بیشتر نقاط زمین تا به امروز به کار بسته شده است و تجارت همان عاملی است که آفه الافات همه امتها در گذشته و حال و ریشه همه بدبختی های ملت ها بوده است.
جهان هرگز بسامان نخواهد شد مگر آنکه تمام امور و مقدرات و اداره آن به دو دسته مردم واگذار شود : عالم و ادیب، عالم یعنی اندیشه درخشان و راه و روش و معیار و میزان و ادیب یعنی اندیشه روشن، قلب خیر خواه ، وجدان، رحمت و درک هستی و تقدس زندگی.
و امام علی در سیره عملی و در راه و روشش، هم عالم و هم ادیب است که هر دو در یک شخصیت جمع شده اند.
ترجمه : م - آزاد
برگرفته از روزنامه کیهان شماره 18309