یاحبیب الباکین
به بهانهء رونمایی از ضریح جدید سیدالشهدا در قم
و هنرنمایی استاد فرشچیان
چگونه وصف کنم قطره های باران را
رسیده ام به تو اما هنوز هجران را...
بهشت پنجرهء دیگری به قم واکرد
که مست کرده هوایش دل خراسان را
تورا گرفته در آغوش خویش شش گوشه
چنان که جلد طلا کوب متن قرآن را
دلم هوای تو کرده به قدر یک مصرع
ببخش وزن غزل را من پریشان را
"که می رسد به مشامم هر لحظه بوی کربلا"
چه عطر سیب غریبی گرفته ایران را
سکوت کرده ام و خیره بر ضریح توام
که بشنود دلتان التماس باران را
نگاه منتظرم گریه کرد یک دل سیر
تمام فاصله را دشت را بیابان را
دلم گرفته به قول رفیق شاعرمان
"چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را"
دوباره داغ دلم تازه شد کنار ضریح
خداکند که بسازیم قبر پنهان را
برای حضرت مادر ضریح می سازیم
ودست فرشچیان طرح می زند آن را...
سید حمیدرضا برقعی
واکاوی صبح صادق از سناریوی مهندسی قدرت سیاسی در سوریه
اخضر ابراهیمی در کجای پروژه آمریکا ایستاده است؟!
هادى محمدى
پس از دو هفته رایزنی بین طرف های خارجی درگیر در سوریه، اخضر الابراهیمی، دیپلمات کهنه کار الجزایری به عنوان فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل، در بحران سوریه تعیین شد. وی که از گذشته و به دلیل موقعیت و مسئولیت های دیپلماتیک خود، روابط نزدیکی با واشنگتن و دستگاه سیاست خارجی آمریکا داشته، در دو دهه اخیر به ارتباطات ویژه با دستگاه های امنیتی و نظامی هم اهتمام قابل توجهی نشان داده و طی اشغال عراق و افغانستان، به عنوان معمار اجرای برخی از طرح های آمریکایی در عراق و افغانستان به کار گرفته شده است. وی پایه گذار مبانی اجرایی تقسیمات طائفه ای و سیاسی در عراق است و نظام سیاسی سهمیه ای که یک شرکت سهامی از گروه ها و طوائف را پایه نظام حکومتی و انتخابات و ترکیب کابینه قرار داده، می باشد. اگر در افغانستان با برجستگی نمی توان به کارنامه وی اشاره کرد، به دلیل شرایط خاص جامعه افغانی است، ولی تلاش برای نوعی جراحی سیاسی - اجتماعی در ساخت قدرت و خارج کردن فرماندهان جهادی از ساخت قدرت، در بخش هایی، به اخضر ابراهیمی و نقش وی مرتبط می شود.
انتصاب وی به مأموریت جدید در سوریه و پس از به ناکامی کشاندن کوفی عنان توسط آمریکا و کشورهای ارتجاع عرب و طرح شش ماده ای وی، سوالات مهمی را به اذهان متبادر خواهد کرد. ابراهیمی چه مأموریتی به عهده دارد و نقش وی در پروژه کلی براندازی در سوریه، در کجای پازل صحنه عملیاتی قرار دارد؟
استاد شما گناه می کنید؟!
مقدس اردبیلی (قدس الله روحه الشریف) و سوال جالب طلبه نوجوان
بسم ستّار العیوب
- استاد شما گناه می کنید؟!
نوجوانی که تازه وارد جمع طلاب علوم دینی شده بود و عبای نه چندان بزرگی بر دوش خود انداخته بود، این سؤال را از مقدّس پرسید.
مقدّس که تازه از کلاس درس اخلاق بیرون آمده بود و به سؤالهای تک تک طلبه ها پاسخ میداد با شنیدن این سؤال متعجّب و خاموش شد و یک لحظه جثّهی نحیف طلبهی تازه وارد را از نظر دیدگانش گذراند و لبخندی زد و فرمود:
این چه سؤالی است پرسیدی پسرم؟ انسانها همهشان جایزالخطایند. - انسانها را می دانم استاد، شما خودتان چطور؟! مقدّس دوباره با لبخند جواب داد: الله اکبر...
حالا که اینقدر اصرار میکنید نه! من گناه نمیکنم! - آیا فکر گناه هم نمیکنید؟ مقدّس گفت: نه عزیز دلم! فکر گناه هم نمیکنم. سماجت طلبهی تازه وارد که به اوج خود رسیده بود، تازه پرسید: چطور؟!
مگر امکان دارد استاد؟! مقدّس جواب داد: آری امکان دارد! قبول ندارید؟ من از شما سؤالی میپرسم، جواب صحیح آن را بدهید. آیا شما نجس میخورید؟! نوجوان خام احساس کرد استاد با وی از در دشمنی برآمده است.
رنگ از چهرهاش تغییر یافت و کمی عقب کشید و گفت: - نه استاد! مقدّس دوباره فاتحانه پرسید: حالا بگو ببینم فکر خوردن نجس را هم میکنی؟! این بار طلبه مبتدی به یک حرف بسنده کرد: نه! مقدس فرمود:
گناه نزد من همانند آن ناپاک و نجس است.
طلبه در حالی که عرق شرم بر پیشاپیش سنگینی میکرد از نزد مقدس دور شد و به گوشهای رفت تا در مورد حرفهای استاد فکر اساسی بنماید...
هنگامی که زمانی در مجلس زنان از مادر مقدّس اردبیلی از راز پیشرفت و مقامات عالی معنوی او پرسیدند وی در پاسخ بعد از حمد الهی به ذکر خیر از فرزند دلبند خویش کرد و چنین گفت:
من هرگز لقمهی شبههناک نخورده ام و قبل از شیر دادن بچّه، وضو میگرفتم و ابداً چشم به نامحرم نمیانداختم و در تربیت کودک بعد از شیر باز گرفتن میکوشیدم و نظافت و طهارت او را مراعات میداشتم و با بچّههای خوب او را مینشاندم.