سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نامه ی زیر،نامه ی کسی است که  تنها او توانست بابایی را نشان همه دهد...کسی که با شهادت دوستان بابایی گریه کرد و با موفقیت های جنگی اش خندید،کسی که باور کرد جنگ تنها رفتن و شهید شدن نیست،جنگ چشم بستن امثال بابایی ها بر راحتی و رفاهشان به قیمت سربلند کردن ایران اسلامی است،و سربلندی ایران اسلامی اسکار گرفتن به قیمت سیاه نمایی وطنش نیست!کسی که فهمید بابایی ها نیامدند تا مشکلات را بزرگ کنند چیزی که در همه ی کشورها وجود دارد مشکل است مهم این است که آنها همت کردند،آستین بالا زدند و وارد میدان شدند.شاید برای خیلی ها خنده دار بود مصاحبه ی تلویزیونی 20:30 با مردم یا شاید سوال خبرنگار که پرسید به نظر شما  جایزه ی اسکار را به چه کسی باید داد و خنده دار تر از آن پاسخ کسی که گفت به شهدا!!!اما در ادامه ی مصاحبه گریه ام گرفت وقتی جانباز 85%ی را نشان دادند  که فقط زندگی میکرد به قیمت استقلال وطنش...شاید برای خیلی ها که با شهدا و جانبازان آشنایی ندارند ننگ بود اگر اسکار را امثال این افراد میگرفتند ...اما تو که عباس بابایی را با تمام وجودت لمس کردی چرا؟!

نامه شهاب حسینی به اصغر فرهادی کارگردان (جدایی نادر از سیمین)

و تنها اوست یگانه خالق متعال
سلام اصغر عزیز، شاید بی مناسبت نباشد که به مثال عهد قدیم و سرداران رشیدی که افتخارات برای این سرزمین رقم زدند، تو را نیز فاتح بزرگ نامید و سردار تاریخ ساز پهنه فرهنگ و هنر این سرزمین.
خوشحالم که در رکابت بودم برای خدمت به فرهنگ و هنر این سرزمین که مردمان نجیبش را شایستگی بهترین هاست
و عجب داستان پر فراز و نشیبی داشت این سفر بزرگ از نقطه آغاز که از اندیشه ات بر قلمت جاری شد
تا لحظه ای که پرچم نجیب این دیار در یکی از قله های رفیع ادب و فرهنگ و هنر جریان ساز
و تاثیر گذار سینمای جهان به اهتزاز در آمد



و چه شیرین بودند صورت هایی که در آنان شکوه چشمان اشک بار و لب های خندان توامان جاری بود، و یقینم بر این است که شعور کامل حاکم بر نظم آفرینش، صدای خلوص قلب و اندیشه تو را شنید،آنگاه که برای اولین باری که گرد هم بودیم و بر نماهای مستند از تصاویر غمناک دادگاه های خانواده چشم دوخته بودیم، تو به جای اینکه بگویی فیلمی خواهیم ساخت چنین و چنان، گفتی:
"بچه ها می بینید مشکلات مردم را؟"



و این خلوص خدمت بود و قربانی هابیل که بر درگاه احدیت پذیرفته شد،آن را برکت داد و بر بام فرهنگ جهان بیافراشت و به واسطه آن،دل ملتی را که هر روز و به هر بهانه صدایش می کنند گرم و شاد و امیدوار کرد.
اما در میان این آواهای خوش شادمانی،به گوش رسید صدای قابیل هایی که ناهنجار و گوش خراش داد سخن سر دادند از بی ارزش بودن تلاشت.
چه خوش گفت شاعر که از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست اما حقیقت همیشه پیروز است.


آنچه تو کردی سهم بودنت را کامل کرد،الهام بخش و امید آفرین شد و غبار از چهره کهن و پر اصالت این سرزمین بار دیگر برگرفت
و حالا همگی با عشق بیشتری بر عمق نگاه یکدیگر چشم می دوزیم و لبخند می زنیم
و خوشحالیم که این خاک، خاک بزرگ پرور است،
همواره بوده و باز خواهد بود.
دستانت پر توان و خدا قوت.
به هم او می سپارمت که همانا خیرالحافظین است.

arzeshiha.parsiblog.com



تمامی حقوق مادی و معنوی " یاد یاران " برای " رحیمی " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم