سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                                                               

افشاگری مستند نصرالله در مورد توطئه مشترک امریکا و 14مارس برای حذف حزب‌الله/ به روابط دوستانه با ایران افتخار می‌کنیم

دبیرکل جنبش حزب الله لبنان شنبه شب در سخنانی تلویزیونی به بررسی مسائل مربوط به لبنان پرداخت.

به گزارش شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصرالله گفت: به رغم اهمیت تحولاتی که اطراف ما روی می دهد، اعم از آنچه این روزها در غزه در فلسطین اشغالی و سوریه گذشت و آنچه از مدتی پیش در بحرین و یمن و لیبی و دیگر کشورها آغاز شده است، من امشب در این سخنرانی بر مسائل مربوط به لبنان و لبنانی ها اعم از کسانی که داخل لبنان هستند یا کسانی که خارج از کشور به سر می برند متمرکز خواهم شد.


هرچند زمان کافی حتی برای پرداختن به این مسائل وجود ندارد ولی من تلاش می کنم به طور خلاصه و تا حد امکان به مسائل مربوط به لبنان بپردازم.

دبیرکل حزب الله افزود: طبق روال همیشگی من سخنانم را با ذکر فهرست مطالب آغاز می کنم. پیامدهای انتشار اسناد در ویکی‌لیکس و اوضاع سیاسی کنونی و مسیری که در آن پیش می رویم، تحولات در ساحل عاج و اوضاع لبنانی ها در این کشور، موضع گیری اخیر نخست وزیر کابینه مستعفی لبنان در مورد ایران و سیاست های منطقه ای آن، تهدید به اخراج لبنانی ها از بحرین و برخی دیگر از کشورهای خلیج فارس، حوادث زندان الرومیه و تازه ترین تحولات مربوط به تشکیل کابینه لبنان، محورهای این سخنرانی را تشکیل خواهد داد.


سید حسن نصرالله در ادامه افزود: روزنامه لبنانی "الاخبار" مجموعه ای از اسناد آمریکایی را که از طریق پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس به دست آورده است، منتشر کرد. برخی از این اسناد را جفری فلتمن (سفیر سابق آمریکا در لبنان) فرستاده یا امضا کرده است و برخی را نیز سیسون و برخی را نیز دیگر مسئولان امریکایی فرستاده یا امضا کرده اند. بخشی از این اسناد را که ما خوانده ایم می توان از زوایای متعددی تقسیم بندی کرد. مثلا می توان این اسناد را با توجه به محتوای مکتوب آنها یا با توجه به شخصیت‌هایی که اسناد به آنها اشاره دارد، یا با توجه به برداشت‌های سفیر آمریکا از دیدارهایی که با شخصیت‌های لبنانی داشته است، مثل ارزیابی او از سعد حریری بررسی کرد.


البته در مورد ارزیابی ها و برداشت‌های سفیر آمریکا، باید خاطرنشان کرد که این ارزیابی ها و نتیجه گیری‌ها ممکن است درست یا نادرست باشد. همچنین در مورد سخنانی که به افراد شرکت کننده در این دیدارها نسبت داده شده است، تا زمانی که این شخصیت‌ها واکنشی نشان نداده اند، نمی توان به ارزیابی این اسناد پرداخت. در ارزیابی این اسناد بر اساس شخصیت‌ها و طرف‌های سیاسی (لبنانی) که اسناد به آنها مربوط می شود، من اسناد را به دو دسته تقسیم می کنم. دسته اول که شمار آنها بسیار اندک است، به رهبران و شخصیت‌هایی از گروه هشت مارس یا همان مخالفان سابق مربوط می شود. دسته دوم به دیدارها و ارزیابی های (تهیه کننده اسناد) در مورد رهبران و شخصیت‌های گروه‌های 14 مارس مربوط است.


در مورد آنچه به جناح هشت مارس مربوط می شود، عده ای به‌تازگی تلاش کردند از اسناد منتشر شده برای ایجاد شکاف در روابط بین ما و برخی از برادران و متحدان ما به ویژه جنبش امل و تا حدی "جریان ملی آزاد" و یا برای ضربه زدن به ائتلاف نوپای ما با استاد ولید جنبلاط بهره برداری کنند. این تلاش‌ها گاهی از طریق بهره برداری از محتوای برخی اسناد و گاهی با مطرح کردن این ادعا که آنچه در روزنامه الاخبار منتشر شد، به درخواست یا با موافقت یا علم و رضایت حزب الله بوده است، صورت می گیرد. در بررسی محتوایی این اسناد از مسئله جنبش امل و نبیه بری رئیس پارلمان آغاز می کنم. باید مسائلی را که در خلال جنگ ژوئیه 2006 و بعد از جنگ در مناسبت‌های مختلف بر آنها تاکید کردم، یادآور شوم. هیچ یک از این مسائل که در گذشته بیان کردم و یا اکنون بیان می کنم، برای دلجویی نبوده و نیست بلکه سخن حق و واقعیت است.


از نخستین روز جنگ تا پایان آن و بعد از هشت اوت (زمان توقف جنگ) استاد نبیه بری، شریک کامل در رهبری بوده است. ما به طور روزانه با یکدیگر هماهنگی داریم. صادقانه و برای ثبت در تاریخ می گویم که برادرم نبیه بری، امانت خون شهدا و فداکاری‌ها و پایداری‌های مجاهدین و رنج‌های مهاجرین را بر دوش گرفت و شبانه روز از جایگاه خود برای محافظت از لبنان و مقاومت لبنان و دستیابی به پیروزی، تلاش و مبارزه کرد. مبالغه آمیز نیز اگر بگویم اگر تلاش‌های نبیه بری و هوش و حضور و اخلاص او نبود، معلوم نبود که دستاوردهای سیاسی را که اکنون به آن دست یافته ایم، داشتیم یا خیر. ممکن بود اوضاع به گونه ای دیگر باشد.

اما آنچه مایلم بگویم این است که از نخستین روز درباره تقسیم مسئولیت‌ها توافق کردیم. اصولا من تحولات در میدان جنگ را دنبال می کردم و البته کاملا از مسائل سیاسی هم به دور نبودم و نبیه بری مذاکرات و مسائل سیاسی را دنبال می کرد و البته تحولات میدان جنگ را نیز از طریق ارتباط با ما یا فرماندهان امل در جبهه ها دنبال می کرد. از همان روز نخست، نبیه بری گفت مسئولیت گفت‌وگوها و مانورها و ادبیات گفت‌وگوها و استدلال‌ها و این که با آمریکایی‌ها و غیر آمریکایی‌ها گفتگو شود را به او بسپاریم و ما هم این مسئله را پذیرفتیم. نیازی نیست که در این مورد به ذکر مثال بپردازم. مسائل مربوط به ارتش و مزارع شبعا نیز از این جمله بود. هدف ما این بود که اگر بتوانیم، جنگ را با بازپس گیری مزارع شبعا به پایان برسانیم و به پیروزی بزرگی برای لبنان و مقاومت دست یافته ایم. این ها واقعیت ماجرا بود و نتیجه‌گیری‌های فلتمن یا اظهار نظرهای مختلف نمی تواند به واقعیت و اعتبار و درستی آن آسیب برساند. از این رو آنچه منتشر می شود یا گفته می شود یا نجوا می شود، نمی تواند از ارزش تلاش‌های نبیه بری و نقش تاریخی و واقعی او در زمان جنگ بکاهد به ویژه آن که ما می دانیم دیگران برعکس او عمل کردند.


این مسئله را نیز اسناد (ویکی‌لیکس) تایید می کند ولی ما بدون این اسناد از آن اطلاع داریم زیرا ما نیز یکی از طرف‌های گفت‌وگوها در داخل و خارج از دولت بودیم. جنبش امل نیز با مردان و زنانش شریک کامل ما در میدان معرکه بود و شهدای زیادی تقدیم کرد، همانطور که دیگر گروه‌های عضو مقاومت لبنان نیز شهدایی تقدیم کردند. جنبش امل شریک کامل ما در پایداری و دردهای مهاجران و صحنه سیاست و رسانه ها و موضع‌گیری‌ها بود و در سراسر زمان جنگ و بعد از آن چیزی جز همبستگی، برادری، همکاری و اخلاص از اعضای جنبش امل و مسئولان آن مشاهده نکردیم. اگر غیر از این بود، امکان دستیابی به پیروزی و رسیدگی به مشکلات ساکنان مناطق جنگ زده وجود نداشت. حالا اگر سفیر آمریکا از نماینده مجلس یا وزیر یا مسئولی (از امل) چیزی نقل کند، این مسئله بیانگر دیدگاه جنبش امل نیست. حتی اگر فرض کنیم آنچه در اسناد امریکا نوشته شده، صحیح است، کافی است کسی که در مورد او ادعایی مطرح شده است، آن را تکذیب کند و می بینیم که در مناسبت‌های زیادی افرادی که چیزی به آنها نسبت داده شده است، تکذیب کرده اند.


در مورد روابط بین حزب الله و امل من لازم می دانم به نکته ای اشاره کنم. همواره همه کسانی که هدف‌شان ضربه زدن به مقاومت و جایگاه آن و پایگاه مردمی و سیاسی آن در لبنان بوده است، به‌دنبال ایجاد تفرقه بین حزب الله و امل بوده اند و اسناد ویکی‌لیکس این مسئله را نشان می دهد. از سال 2005، برخی اعضای 14 مارس آن گونه که در اسناد ویکی‌لیکس آمده است، به آمریکا توصیه می کردند که نبیه بری را از حزب الله و جنبش امل را از حزب الله جدا کنیم. به همه این افراد می گویم که از دستیابی به این هدف مأیوس خواهید شد، زیرا اعتماد و همکاری و همگرایی و برادری که در 20 سال اخیر به ویژه در 10 سال اخیر بین این دو جنبش ایجاد شده است، عمیق‌تر و قوی‌تر از آن است که کسی بتواند به آن آسیبی برساند، انشاء الله. ما فرزندان یک امام، یک مکتب و یک اندیشه هستیم هرچند دو سازمان بوده ایم و دیدگاه‌هایمان درباره جزئیات و ابزارها و تاکتیک‌ها و برنامه ها تفاوت‌هایی داشته است. اما ما این مسئله را عامل قدرت و نه ضعف می دانیم و چنین مسئله ای در مورد دیگر گروه‌های ملی نیز صدق می کند. دبیرکل جنبش حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی تلویزیونی خود به تشریح اسناد ویکی‌لیکس در مورد برخی اقدامات جناح 14 مارس برای تضعیف مقاومت لبنان پرداخت.


سید حسن نصرالله به تلاش‌ها برای ایجاد اختلاف بین حزب الله و جریان ملی آزاد به ریاست میشل عون پرداخت و گفت: تلاش‌هایی که در این جهت صورت گرفت، نسبت به تلاش‌هایی که برای ایجاد تفرقه بین حزب الله با جنبش امل و نبیه بری صورت گرفته است، بسیار کمتر بود. (در اسناد ویکی‌لیکس) در این مورد صرفا ارزیابی هایی در مورد دو نماینده پارلمان از جناح ملی آزاد صورت گرفت و این ارزیابی ها نیز بعدا تکذیب شد. موضع میشل عون و دیگر رهبران و اعضا و طرفداران جریان ملی آزاد و در زمان جنگ و بعد از جنگ تا امروز، روشن است و آنچه به نقل از دو نماینده عضو این جریان گفته شده است -که آنها تکذیب کردند- نمی تواند بر روابط ما با این جریان تاثیری بگذارد.


دبیرکل حزب الله در ادامه افزود: در مورد آنچه در مورد استاد ولید جنبلاط (در اسناد ویکی‌لیکس) گفته شده است ذکر این نکته لازم است که وی از همان روز نخست با انتشار بیانیه ای اعلام کرد در مرحله ای که گذشت، من در جایگاه و موضع دیگری بودم و از اکنون ائتلاف خود را با مقاومت لبنان اعلام می کنم. او به این ترتیب باب مناقشه را بست، تا نیازی به تایید و تکذیب و توضیحات بعدی نباشد. آنچه در این مورد گفته می شود، این است که چرا روزنامه الاخبار این مسائل را درباره ولید جنبلاط منتشر کرد، در حالی که او تغییر موضع داده است. عده ای تلاش کردند ما را مسئول آنچه در الاخبار منتشر می شود، معرفی کنند. متاسفانه در لبنان این گونه تلقی شده است که این روزنامه وابسته به حزب الله است و با دستور و طبق سیاست‌ها و خواسته ها و تمایلات حزب الله عمل می کند و آنچه در آن نوشته می شود، با علم و رضایت حزب الله است. این مسئله اشتباه و نادرست است. این ظلم است. رهبران سیاسی مهمی در کشور وجود دارند که به آنها گفته ام اگر مقاله ای علیه آنها نوشته شود، ارتباطی به حزب الله ندارد. ما پیام‌های خود را از طریق روزنامه الاخبار منتشر نمی کنیم. به روشنی و برای همیشه می گویم که روزنامه الاخبار وابسته به حزب الله نیست و حزب الله آن را اداره نمی کند و به سیاست‌های حزب الله و طرز فکر آن پایبند نیست و از حزب الله دستور یا حتی توصیه نمی پذیرد.


روزنامه الاخبار مانند بسیاری دیگر از رسانه ها در خط مخالفان لبنانی است و از این جهت ما با آن احساس نزدیکی می کنیم اما ممکن است ملاحظاتی داشته باشیم که به آنها گوش نمی دهد. شبکه های تلویزیونی و نشریاتی وجود دارند که از دوستان ما هستند (ولی وابسته به ما نیستند). بله روزنامه الاخبار در خط مقابله با مخالفان لبنان است ولی هیئت مدیره و سیاست و خط مشی خاص خود را دارد. چگونه با عقل جور در می آید که روزنامه ای وابسته به ما باشد و ما اجازه دهیم در این روزنامه مقالاتی منتشر شود که به ضرر خودمان است. بارها مقالاتی در این روزنامه منتشر شده است که به ضرر من یا حزب الله و نمایندگان و وزیران حزب الله در کابینه و متحدان ما بوده است. در این روزنامه مقالاتی علیه حماس و جهاد اسلامی و گاهی ایران و سوریه و دیگر متحدان منتشر می شود. آیا پذیرفتنی است که روزنامه ای تابع ما و دستور گیرنده از ما باشد و گاهی علیه خود ما یا علیه مراجع دینی عمل کند؟ در برخی موارد کار به جایی رسید که پیامهایی خشم آلود برای این روزنامه فرستادیم ولی در بسیاری از موارد به حرف ما گوش داده نشد.


ما به عنوان جنبش حزب الله فقط مسئولیت مطالبی را بر عهده می گیریم که در رادیو نور، و شبکه المنار و پایگاه حزب الله در شبکه اینترنت منتشر شود یا مسئولان رسانه ای حزب الله بیان کنند. اما بر روزنامه ها و شبکه های رادیویی و تلویزیونی و پایگاه‌های اینترنتی همسو چیزی را تحمیل نمی کنیم و گاهی ممکن است با آنها اختلاف پیدا کنیم.


اما در مورد اسناد ویکی‌لیکس، ما وقتی خبردار شدیم کانالی ارتباطی بین روزنامه الاخبار و مسئولان ویکی‌لیکس ایجاد شده است، روزنامه الاخبار را تشویق کردیم تا به اسناد مربوط به جنگ ژوئیه 2006 دست پیدا کنند زیرا این مسئله برای ما اهمیت دارد تا در ارزیابی های نظامی و سیاسی و امنیتی و نظامی و رسانه ای و اجتماعی خود مد نظر قرار دهیم. ما آنها را تشویق کردیم ولی نمی دانیم که چگونه به مدارک دست یافتند و به آنها برای دستیابی به این مدارک کمکی نکردیم و در انتشار اسناد نیز مداخله ای نداشتیم. برادران ما تلاش کردند نسخه ای از این اسناد را از روزنامه الاخبار دریافت کنند ولی به آنها داده نشد. تصدیق کنید یا نکنید، واقعیت همین است. ما مانند سایرین به اسناد ویکیلیکس که در الاخبار منتشر می شود، دسترسی داریم. آنچه منتشر شده است و می شود، با اطلاع قبلی ما نیست و ما نمی دانیم آنچه فردا یا پس فردا منتشر می شود، به نفع یا به ضرر ماست.


دبیرکل جنبش حزب الله در ادامه سخنان خود افزود: بخش عمده مدارک ویکی‌لکس که روزنامه الاخبار منتشر کرد، مربوط به شخصیت‌ها و رهبران جناح 14 مارس بود. محتوای این اسناد در اکثر موارد تکذیب نشد و حتی در برخی موارد در تایید این اسناد اظهاراتی بیان شد. به طور خلاصه این دسته از اسناد به رغم تفاوت در جزئیات، محتوای مشترکی داشتند که ما را به نتیجه واحدی می رساند. من وارد جزئیات این اسناد نمی شوم بلکه به نتیجه می پردازم. نتیجه‌گیری ما از این مدارک این است که ما در برابر واقعیتی بسیار خطرناک قرار داشتیم و اکنون و در آینده هم همچنان در برابر واقعیتی بسیار خطرناک قرار داریم.


برداشت ما این است که جناح 14 مارس از ابتدای سال 2005 تاکنون بعد از دستیابی به هدف بیرون راندن نیروهای سوری از لبنان، ضربه زدن به مقاومت و خلع سلاح آن و منزوی کردن آن و نابود کردن آن را مهمترین هدف خود قرار داده است.ا سناد ویکی‌لیکس مربوط به زمان جنگ ژوئیه و بعد از جنگ این مسئله را نشان می دهد. دغدغه اصلی آنها این است که می‌گویند چگونه از شر مقاومت خلاص شویم و چگونه این مقاومت را از نظر معنوی و روانی و مادی از بین ببریم. مسئله دیگر این است که این هدف که از سال 2005 به بعد مشغله ذهنی آنها بوده است و بعد از این نیز خواهد بود به چه علت و برای خدمت به چه کسی و به چه قیمتی تدوین شده است. ما از ابتدا پاسخ را می دانستیم ولی اسناد ویکیلیکس آن را تایید می کند.


از نظر ما معامله ای بین گروه 14 مارس و آمریکا وجود داشته است. اگر می گویید این یک اتهام و یک تلاش برای خائن جلوه دادن این گروه است، اسناد آن موجود است، آن را تکذیب کنید. به همه رهبران و شخصیت‌های 14 مارس می گویم که اگر بگویید فلتمن دروغگو است و سیسون دروغگو است و آمریکایی ها دروغگو هستند و همه آنچه (در ویکی‌لیکس) نوشته شده، دروغ است، من حرفم را پس می گیرم.


محتوای اسناد نشان می دهد که بین گروه‌های عضو جناح 14 مارس و آمریکایی ها معامله ای صورت گرفته است به این ترتیب که آمریکایی ها گفتند حاکمیت بر لبنان را به شما می دهیم و شما سر مقاومت را برایمان بیاورید. هدف همین است، به همین سادگی؛ حاکمیت در برابر مقاومت. از این رو همه برنامه ها، طرح‌ها و تلاش‎ها بر این مسئله متمرکز بود که چگونه به حضور مقاومت در لبنان پایان دهیم.


به این مسئله که چنین کاری خدمت به چه کسی است و برای چه این کار صورت می گیرد و علت آن چیست و گناه مقاومت چیست، کاری ندارم. اسناد نشان می دهد که از بین بردن مقاومت، محور همه گفت‌وگوها بوده است.

این اسناد نشان می دهد شخصیت‌هایی که درگیر این طرح بودند، از نظر اخلاقی و وطن پرستی در چه مرحله ای هستند. من نمونه هایی از اسناد منتشر شده را بیان می کنم. در یک مورد آمده است "به ما سلاح بدهید، ارتش لبنان را مسلح کنید، ما حزب الله را هدف قرار می دهیم." هیچ‌گاه نگفته اند ارتش لبنان را مسلح کنید تا از مرزهایمان در برابر تجاوز اسرائیل دفاع کنیم و نگفته اند ارتش لبنان را مسلح کنید تا از حاکمیت خود در برابر تجاوزات هوایی و دریایی و زمینی اسرائیل دفاع کنیم. نگفته اند ارتش لبنان را مسلح کنید تا موازنه وحشت با دشمن ایجاد شود و کشور در آینده از تهدیدات در امان بماند. به هیچ وجه از این مسائل سخنی گفته نشده است. در همه گفت‌وگوها و مدارک و در همه جلسات گفته اند ارتش لبنان را مسلح کنید تا حزب الله را هدف قرار دهیم. این چه منطق اخلاقی و میهن پرستانه است؟ می گویند اجازه بدهید ما به هواپیمای میگ روسی مجهز شویم تا به حزب الله اجازه ندهیم بار دیگر ماجرای هفتم مه را تکرار کند. یعنی میگ هیچ ارتباطی با مقابله با اسرائیل ندارد بلکه مسئله حزب الله مطرح است.




تمامی حقوق مادی و معنوی " یاد یاران " برای " رحیمی " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم