• وبلاگ : ياد ياران
  • يادداشت : روزگار غريبى است دخترم. دنيا از آن غريب تر.
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ش ك س ت ه آمده ام تا شكسته بنويسم...

    همان زهراي بي‏اعتنا به دنيا و ما ‌فيها به عنوان يك پول و يك امر مادي و ثروت شخصي و مايه لذت فردي و همان زهرايي كه مطمئن است تا چند روز ديگر از دنيا مي‏رود كه انسان وقتي بداند كه به زودي از دنيا مي‏رود، ديگر مطامعش به ماديات دنيا به كلي از بين‏ مي‏رود، به عنوان اينكه پاسدار حق است و نبايد گذاشت حق قرباني بشود و سنت پايمال كردن حقوق جان بگيرد، مي‏آيد در كمال شجاعت از حق خودش‏ دفاع مي‏كند، شخصاً مي‏رود به خانه خليفه وقت و فرمان را از او مي‏گيرد. بعد آن فرمان را به عنف از ايشان مي‏گيرند و سپس به شكل ديگري با اميرالمؤمنين در مسجد مدينه [حاضر مي‏شود] و اوضاع عجيبي [پيش مي‏آيد] كه آخر كار كه ديگر مجبور شد با آنها در بيافتد رسماً در افتاد.

    شهيد مطهري

    تسليت باد روزهاي پرپر شدن گلبرگ هاي ياس از تيغه ي تيز باد خزون خدمت حضرت صاحب (عج)

    منو بزنيد مادرمو نزنيد...

    عجل الله فرجه