آقا اجازه خسته ام از اين همه فريب / از هاي و هوي مردم اين شهر نا نجيب
آقا اجازه پنجره ها سنگ گشته اند / ديوارهاي سنگي از کوچه بي نصيب
آقا اجازه باز به من طعنه مي زنند / عاشق نديده هاي پر از نفرت رقيب
«شيرين»ي وجود مرا «تلخ» مي کنند / «فرهاد»هاي کينه پرست پر از فريب . . .
اللهم عجل لوليک الفرج[گل]