اللًّهُـ?___?ـمَ صَّـ?__?ـلِ عَـ?__?ـلَى مُحَمَّـ?__?ـدٍ وَ آلِ
مُحَمَّـ?__?ـَد
و عَجِّـ?__?ـلّ فَّرَجَهُـ?__?ـم
باز
مسمــوم شــده ام از هـواي شهـر و چـه سخت ميگـذرد
اين روزهاي غربت ... !
چه سخت است زينبي بودن بعد از يک حمـاسهء عاشـورايي !
هشت سال
قلبهــايتان با تـرکشها همسـايه بود !
هشت سال برايمان وصيّتنــامه نـوشتيد
!
هشت سال فاصـلهء رسيدن تا کربلا را برايمان کـوتاه کرديد !
هشت
سـال مهمــان ِ سنگــرهاي غيرت بـوديد !
هشت سال جراحت ترکشهاي سرخ ِ سُـربي
را تحمل کـرديد !
آي شهــدا با شـُمــايـَم !
نيروهاي
جامانـده در خاکريز دنيا ، از نـَفـَس افتـاده انـد.......
.