نظرات ارسالي
2-طنز
93/2/20
قلمدون
شخصا براي خودم بدون وقفه :)
mahya joon
مامااااااااااااااانم:D
قلمدون
ها ! چربي داره ؟ :-o / :)
گيسو کمند
ولي واقعا قشنگه
+
*خدايا مي ترسم
مي ترسم از آن روزي که
اعمالم زود تر از خودم در بستر خاک حاضر شوند.
به فريادم برس*

قلب مبين
93/1/18
زمين گفت مادرم اسيبي نديدي اونوقت اون خداي اعظيم خالق شره نبوت و دوازده امام معصوم که نايب غايبش امام عدل ما اصلح سيد علي حسيني خامنه اي هستيم يه فدايش است که حکم معصوم اولي الامرمرمنکم ثمره اين شجره بهشتي شافعان شيعيان و بندگان دلبسته شان چگونه مي توان با ان دنياي رحمت مخلوقش را بيازارد روز حساب مسلما هست ولي ما گنهکاران جز دلبستن به رحمت خدا راه ديکري پيش رو داريم
+
*هميشه در سختي ها به خودم مي گفتم
” اين نيز بگذرد ..”
هنوز هم مي گويم ..
اما حال مي دانم آنچه مي گذرد عمرِ من است ، نه سختي ها *

مستر گلد/Mr.Gold
92/12/6
+
امروز سوار تاکسي شدم ،
کنارم يکي بود که دسش مرغ و روغـن اينا بود
خلاصه بدجوري جا رو تنگ کرده بود ...
گفتم سبدِ کالاست . . .؟
گفت آره ، گفتم پس ربّش کو
گفت مگه ربم ميدن !؟؟
گفتم آره بابا مگه نگرفتي؟
بدبخت پياده شد رفت دنبال رُب ..!
.
.
.
.
.
خدايا منو ببخش ، منو ببخش
خودت ديدي جا خيلي کم بود
تربچه يکي يه دونست
92/11/26
+
بچه که بودم برف که ميومد هر دو دقيقه ميرفتم دم پنجره به وسيله ي نور تير چراغ برق شدت برف و احتمال تعطيلي فردا رو ميسنجيدم!!!
افسون زمانه.....
92/11/26
+
*دسته گل ِ وزير امور خارجه *
وي در جمع دانشجويان دانشگاه تهران اظهار کرد: « آيا فکر کرديد آمريکا که مي تواند با يک بمب تمام سيستم دفاعي ما را از کار بياندازد از سيستم دفاعي ما مي ترسد؟ آيا واقعا به خاطر قدرت نظامي، آمريکا جلو نمي آيد؟ بر اساس کدام سند فکر مي کنيد آمريکا مي تواند به اطلاعات نظامي ما دست پيدا کند؟»
*هانتر : بايد اقدامنظامي عليه ايران را با بمبهاي اتمي تاکتيکي انجام دهيم *
عليرضااحساني نيا
92/9/28
+
هو الباقي
انّا لله و انّا اليه راجعون
برادر بزرگتر، دوست و عالم جليل القدري را از دست داديم
مدير حوزه علميه شهرستان لنگرود * حجةالاسلام و المسلمين رحيم عباسي *
ايشان از شاگردان آيت الله بهجت بودند
آنقدر در شوک هستم که هنوز خنده گريه ام مي گيرد!
يکباره
بي خبر
امروز چنان بدرقه اي شد که تا اکنون شهر ما به خود نديده بود

« لنگرودي »
92/9/15
+
«فاصله ي مقاومت تا سازش فقط
_ از صندلي هاي معمولي در پروازهاي عمومي تا صندلي هاي فرست کلاس در پروازهاي اختصاصي
_ از ذکر با خدا تا ذکر با فيس بوک
نيست
مقاومت يعني سر خم کردن فقط براي خدا و سازش يعني سر خم کردن فقط براي رفاه ...
پ ن : رفتارها معيار نيست ولي نماد هست»

هانا آويني
92/9/12
+
*اولين باري *که* چشمت *به* گنبد حضرت ابولفضل العباس *بيفته *چه احساس يا آرزويي داري*؟*بيان کن*





2-نسيم الهي
92/8/25
+
يا الله
وصيت نامه شهيد!
بسم الله الرحمن الرحيم
يک عمر هرچي گفتم به من مي خنديدند
يک عمر هرچي ميخواستم به مردم محبت کنم ،فکر کردند من آدم نيستم
مسخره ام کردند
يک عمر هرچي جدي گفتم ،شوخي گرفتند
يک عمر کسي رو نداشتم باهاش حرف بزنم ،خيلي تنها بودم.
اما مردم!حالا که ما رفتيم بدونيد،هر روز با آقام حـرف مي زدم.
آقا بهم گفتند :تو شهيد ميشي .جاي قبرم رو هم بهم نشون دادن
اين رو هم گفتم اما باور نکرديد!
:(

سنجش
92/7/30
زمان جنگ کارش مکانيکي بود .
*در ضمن ناشنوا هم بــود.* پسر عموش غلامرضـا که شهــيد شد…
عبدالمطلــب سر قبــرش نشست ، بعد با زبـون کــرولالي خودش ، با ما حــرف مي زد.
ما هم مي گفتيم : چي مي گي بابــا؟!
محلـش نذاشتيــم ، هرچي سر و صــدا کرد هيـچ کس محلش نذاشت.
ديد ما نمي فهميــم ، بغل قبر شهيد با انگــشت، يه دونه قبــر کشيد…
روش نـوشت : *شهيد عبدالمطلــب اکبري *، بعد به ما نــگاه کـرد،
خنديد ،
ما هم خــنديديـم.
گفتيم شوخيـش گرفتــه ، ديد همه ما داريم مي خنــديم ، طفلک هيچ نگــفت…
يه نگاهي به سنگ قبر کرد ، سـرش رو پائيــن انداخـت و آروم رفـت…
فرداش هم رفت جبهــه . 10 روز بعد جنــازه اش رو آوردند
دقيقاً تـوي همون جــايي که با انگشـت کشيــده بود خاکـش کــردند.
+
سجده يعني:
آشنا کردن جبهه(پيشاني)با خاک
تا سر پر "غرور" و "نخوت"
هر روز با خاک پاک شود
خاکيکه پاک ميکند "نجاست"ها را
نجاست درون و برون را
سجده بر خاک "جبهه" ها اکثير بندگي بود
سادگي و خاکي بودن جبهه ها چراغي بود بر جهلمان
تا فراموش نکنيم
از "خاکيم" و بايد به "خاک" برگرديم
مسجد: پايين آمدن و خاکي شدن و بندگي
مسجد: فرار از غرور سلطنتي و اشرافي
جدا شدن از تجملات فرشي و مادي و پيوستن به عرش الهي





||عليرضا خان||
92/6/8
